لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 95 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> مقدمه
دولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری
چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.
پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمهای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.
تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.
در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> مقدمه
دولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری
چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.
پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمهای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.
تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.
در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> مقدمه
دولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری
چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.
پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمهای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.
تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.
در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> مقدمه
دولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری
چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.
پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمهای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.
تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.
در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
تاریخ ادبیات
ابتدای مرحله انسانیت را باید هنگام پیدایش کلمهو کلام دانست و با همین وسیله بود که انسانیت انسان آشکار گردید. در واقع انسانیت از آنروز آغاز شد که موجودی نیم انسان و نیم حیوان در غار با بر روی درختی نشست و مغز خود را برای بافتن و اختراع علاماتی صوتی بکار انداخت که بتواند معرف دسته ایی از اشیا مشابه باشد. مانند کلمه حابه برای همه خانه ها و انسان برای همه انسان ها از آنروز برای پیشرفت عقلی انسانراه جدیدی بازشد که پایان ندارد زیرا کلمه برای فکر منزلت افرار کار را دارد
نظر باینکه تاریخ دورانهای ابتدایی از حدس و تخمین تجازو نمی کند در مورد پیدایش تکلم نیروی خیال می تواند در فضای سیعی بپرواز درآید. شاید بوان فت که نخستین دکل تکلم و زبان گشودن انسان- که می توان آن را ارتباط با دیگران بوسیله علامات نامید- همچون فریاد عاشقانه یک حیان برای حیوانی دیر بوده است. اگر چنین باشد، می توان گفت سراسر جنگلها و بیشه ها پر از لغاتی است که جانوران متعدد بوسیله آنها با یکدیگر سخن می گویند. گارنر در مورد پرگویی تمام باشد بی بوزنتگان لااقل بیست نوع صوت و تعداد زیادی اشاره پیدا کرده است از همین اصواتو لغاب حقیر استکه س از تکمیل سیصد کلمه تشکیل شده که پاره ای از قبایل عقب افتاده با آن سخن می گویند و رفع احساس می کنند.
درنزد مردم ابتدایی برای انتقال فکر، ایما و اشاره مقدم بر زبان و سخن گفتن بوده است توسل باشاره در میان هندیان امریکا باندازه ای حایز اهمیت استه مردم قبیله آراپاهو مانند بسیاری از مردم امروز جهان نمی تانستنددر تاریکی مطاب خود را به یکدیگر تفهیم کنند شاید نخستین کلماتی که انسان به آنها پی برده و ادا کرده فریادهایی مانند صدای حیوانات برای بیان پاره ای عاطف بوده است. پس از هزاران سال تغییرات و بطور آتی که برای لغت و زبان پیش آمدهف هی ربانی نیست ک در حال حاضر صدها لغت تقلیدی در آن موود نباشد مانند خرخر کردن، خش خش کردن، نق نق کردن نظایرآنها شاید ریشه بسیاری از لغات درزبانهای مختلف از همین راه ایجاد شده است.
شک نیست که نسلهای زیادی از مردم پشت سر هم آمده و رفته اند با انسان توانسته است از اسامی خاص اسم کلی و مطلق را استخراج کند در میان بسیاری از قبایل کلماتی که دلالت بر رنگها- بدون سنگی باشیا رنگین- داشته باشد و همچنین واژه های نماینده محردابی مانند: نغمه، نوع مکان، عقل، کمیت و نظایر آنها وجود ندارد . پیدایش این کلمات مجرد ظاهرا نتیجه ترقی فکر نشری ارتباط آنها با تفکر انسانی، ارتباط علت و معلولی است این کلمات همچون افزارها ادواتی هستند که بدقت فکر کمک کرده و در واقع رموز و علایم تمدن بشمار می روند.
3
کلمات و الفاظ نه تنها وسیله اندیشیدن واضح و روشن بلکه سبب پیدایش بهبودی در سازمان اجتماعی بوده است. با ظهور لغات وسیله جدیدی برای اتصال و ارتباط افراد با یکدیگر پیدا شد. بطوریکه مذهب و عقیده واحدی توانست افراد یک ملت را در قالب متجانس واحدی قالب ریزی کند.
بزرگترین فایده کلمات و الفاظ پس از توسعه فکر، آموزش و پرورش است. درمیان ملتهای ابتدایی تربیت بسیار ساده و بدون پیچ و خم بود و بصورت عملی تعلیم داده می شد این نوع تربیت سرعت کودک را سرحد رشد می رسانید در قبیله اوماها یک بچه ده ساله آنچه را که پدرش می داند تقریبا می داند در قبایل آلئوت بچه ده ساله برای خود خانه می سازد احیانا زن هم اختیار می کند با چنین اوضاع و احوال یک بچه دوازده ساله فردی کامل است و نمی تواند از دوران نسبتا طولانی و اطمینان بخش کودکی عصر جدید استفاده کند.
آن محیط زندگی که انسان فطری در آن بسر می برد، بطور نسبی دارای وضعی ثابت بود، و آنقدر که نیازمند شجاعت و تکامل شخصیت بود، بتوانایی عقلی احتیاج نداشت نهمین جهت همه کوش یک پدر ابتدایی آن بود که شخصیت فرزند خود را خوب بسازد، چنانچه یک پدر امروزی همش مصروف بر آن است که قدرت عقلی کودک خود را سخت پرورش دهد او سعی داشت که مردی بسازد وهرگز در اندیشه آن نبود که دانشمند و محققی تربیت کند. در ضمن این تشریفات آمادگی جوان برای کشیدن بار جنگ مسئولیت زناشویی مورد آزمایش قرار می گرفت.
ملل ابتدایی در تربیت از خط نویسی کم استفاده می کرده و شاید اصلاً از آن بهره نمی گرفته اند. بعضی از قبایل در نتیجه آمیزش با ملتهای متمدنی که باستعمار و استثمار آنان شتافته اند، خط نویسی را فراگرفته و برخی با وجود آنه مدت پنج هزار سال است با ملتهای خط نویس آشنایی دارند، هنوز قادر ننوشتن خط نیستند. این مردم ناچار حافظه ای قوی دارند. آنچه را که می خواهند بفرزندان خود بیاموزند با صدای بلند می خوانند و فرزندان پس از شنیدن در خاطر نگاه می دارند و باین ترتیب تاریخ مختصری قبیله و آداب و سنن فرهنگی سینه به سینه منتقل می شود. بدون شک اختراع خط نویسی در ابتدا با مخالفت شدید رجال دینی مواجه شده و این مردم بعنوان آنکه خط نویسی سبب انهدام اخلاق و تخریف آینده بشر خواهد شد، بمخالفت با آن برخاسته اند.
4
بدیهی است که مادر خصوص اصل پیدایش این افزار شگفت انگیز جز توسل بحدس و تخمین راهی نداریم. ممکن است ریشه پیدایش خط با من کوزه گری ارتباط داشته و یا با توسعه ارتباط بازرگانی میان قبیله ها، مردم خود را نیازمند وضع رموز و علایم کسی دیده باشید.
قطعا نخستین صروت این نشانه ها و علامتها تصاویری بوده است که کالای رد وبدل شده و حساب طرفین را نشان می داده است. بدون شک علامتهای نماینده اعداد زودتر از سایر نشانه های کتابت اختراع شده و اعداد در ابتدا بصورت خطوط موازی بوده که انگشتان دست را نمایش می داده است. واژه های five (پنج)انگلیسی و fund آلمانی و pente یونانی همه از یک ریشه مشتق شده اند که معنی آن دست است. علامتی که رومیان با آن عدد پنج را نمایش می داده اند صورت V را دارد که دستی را نشان می داده که انگشتان آن از یکدیگر باز شده است خط نویسی در ابتدا نوعی هنر بود و هنوز هم در نزد مردم چین و ژاپن بهمین صورت است. هر کلمه و هر حرف که ما امروز از آن استفاده می کنیم، در گذشته صورت منظره و تصویری را داشته است. بر پایه های تونم ها کتابت تصویری مشاهده می شود و این نوشته ها چنانکه ماسون تصور می کند عبارت از تصاویری است که قبیله ای برای نمیش شخصیت خود وضع کرده است.
گاهگاه نمونه های پیشرفته تری از کتابت در میان ملل اولیه مشاهده می شود چنانکه در جزیره پاک در دریاهای جنوب علایم هیروکلیفی را دیده اند. داستانها چنین روایت می کنند که سران و کاهنان جزیره پاک علم کتابت را بانحصار خود درآورده اند هر سالی یکبار مردم را جمع می کده و نوشه ها را برایشان می خوانده اند. آنچه مسلم است اینکه چیزنویسی در ابتدای امر جزو رموز و غوامض بشمار میرفته و خودکلمه هیروکلیف بمعنی نبیة مقدس است. ادبیات از آوازها و ترانه های دینی و طلسمهای سحری سرچشمه می گیرد که معمولا کاهنان آن را تلاوت می کرده اند. کلمه کارمنا که رومیان قدیم به شعر می گفته اند در آن واحد بمعنی شعرو سحر هر دو بوده است. یونانیان الوین شعری را که در بحرده هجاتی گفته شده است منسوب به کاهنان معبد دلف می دانند. پس از انکه شاعر و خطیب و مورخ همه در این اصل کاهنی و دینی با یکدیگر اشتراک پیدا کردند. رفته رفته از یکدیگر متمایز شده و در هنر خود بامور دنیایی متوجه گردیدند. در اشعار خیلی بندرت ذکری از عشق بمیان می آمدو بیشتر در موضوعهای پهلوانی و روابط ماین پدر و فرزند سخن می رفت. شعری که از آثار قدیم جزیره پاک بجا مانده بضرع پدری است که از دختر خود جدا شدهو از دوری او می نالد و زاری می کند...
4
هنر
پس از گذشت هزرا سال از عمر هنر مردم از خود می پرسند:
جمال و زیبایی چیست؟ و چارما را مفتون می کند؟ بطور اختصار و بدون قطعیت در پاسخ می گوییم که: اصولاً در ابتدا یک شی از جهت آنکه زیبا است نظر بیننده را جلب نمی کند، بلکه چون بیننده از آن خوشش می آید و آنرا زیبا می نامد.
باین ترتیب است که در نظر شخص گرسنه خوراک زیبا است. ممکن است چیزی که مطبوع طبع واقعی می شود، محبوبهای باشد، در این صورت هر چه شدت و نیرومندی شهوت جنسی و قوة ابداع آن بیشتر باشدمفهوم زیبایی آن قویتر خواهد بود. پس از آن هاله جمال رفته رفته بزرگتر می شود هر چیزی را که با محبوبه تماس درو و نزدیک دارد شامل گردد. ممکن است موجودی که مطبوع واقع می شود یک مرد باشد. در این صورت از جامعه طبیعی که موجود ضعیف را بطرف نیرو می کشد احساس پرستش بزرگی و حلال تولید می شود و از مشاهده قدرت رضایت خاطر فراهم می آید و این احساس عالیترین آیات هنر را خلق می کند. خود طبیعت نیز با مدد مختصری که از طرف ببیند- با شکوه و زیبا می شود واین نه از ان لحاظ است که لطافت زن و نیرومندی مرد هر دو را منعکس می سازد بلکه از آنحیف است که ما احساسات و عشق خود را نسبت بشخص خویش و دیگران در ان وارد می کنیم وآنرا با دوره های جوانی خود در هم می آمیزیم، و در انزوای آن پناهگاهی برای فرار از توفان سهمناک زنگی پیدا می کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فهرست مطالب
مقدمه ..............................................................................................................................2
نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم ...................................................................................4
تحولات قرن هفتم و هشتم ...........................................................................................8
شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم ................................................................................9
منابع ..............................................................................................................................15
2
وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم
مقدمه
در اوایل قرن هفتم ایران با یکی از بزرگترین مصائب تاریخی یعنی حمله مغولان خونخوار مواجه شد (616هجری). این حمله به سرداری چنگیز تا سال 619 ادامه یافت و بعد از او همچنان ایلغارهای پیاپی مغول و تاتار به ممالک مختلف و از آنجمله ایران امتداد داشت تا در میان سالهای 651ـ 656 حملات هولاکو نواده چنگیز آخرین مراکز قدرت را در ایران و عراق از میان برداشت و سلسله امرای ایلخانی را در ایران به وجود آورد.
در گیر ودار این حملات سخت قسمت بزرگی از شهرها و مراکز ادبی علمی ایران از میان رفت و جز چند پناهگاه کوچک و بزرگ در داخل ایران و در ولایت سند و آسیای صغیر محلی برای حفظ بازمانده حوزههای علمی و ادبی و پاره ای از کتب باقی نماند، که مهمتر از همه آنها اراضی تابع ممالک غوریه در آنسوی رود سند و سرزمین حکمفرمایی سلاجقه آسیای صغیر و فارس بوده است. بعضی نواحی کوچک هم در این میان از آسیب حمله مغول مصون ماند که ارزش علمی و ادبی آنها اصولاً قابل توجه نیست.
4
وجود این پناهگاههای کوچک و بزرگ در آغاز قرن هفتم از یک لحاظ مهم است و آن پناه بردن چند تن معدود از دانشمندان و ادیبان و عارفان است بدانها و ایجاد فرصتی برای آنان در پرورش شاگردان و ادامه تعلیم در ایران. با این حال نیمه اول قرن هفتم به سبب انقلابات و قتل و غارتها و ویرانی شهرها و حملات پیاپی وحشیان تاتار و عدم استقرار احوال، و نیمه دوم قرن هفتم در نتیجه وجود نداشتن کتب و مراکز تعلیم و معلمین، به هیچ روی مساعد به احوال علوم نبود. قرن هشتم نیز تقریباً به همین منوال گذشت و اگر در این یک قرن و نیم اثری از عده ای از فاضلان و عالمان و شاعران میبینیم نه از آن باب است که عهد وحشیان تاتار دوره رونق علم و ادبست بلکه اولاً نتیجه باقی ماندن بعضی از علما و دانشمندان و تربیت یافتگان پیش از مغول و ثانیاً معلول علاقه قلبی و تاریخی مسلمین به علوم و ثالثاً نتیجه وجود پناهگاههاییست که پیش از این نام برده ایم. وجود خاندانهای امارت بعد از عصر ایلخانان که غالباً از ایرانیان بوده اند هم در ادامه مجالس تعلیم بسیار مؤثر بود و به هر حال در این عصر هر چه از دانش و ادب و عالمان و ادیبان ببینیم باز هم وجود آنها معلول وجود ایرانیانست و اثر مغول در علوم و ادبیات این دوره تنها یک چیز بود و آن از میان بردن کتب و علما و ادبا و کاسد کردن بازار علم و ادبست و لاغیر.
در حمله اول مغول و نابود شدن مراکز متعدد علمی خراسان و ماوراءالنهر و ری و اصفهان، دو مرکز عمده علوم و ادبیات باقی مانده بود و از آن دو یکی قلاع اسمعیلیه بود و دیگر بغداد و این دو مرکز مهم را هم هولاکو به ترتیب در سالهای 654 و 656 از میان برد و جز قسمتی کوچک از جنوب ایران (حوزه فرمانروایی اتابکان سلغری) و ناحیه سند و شهرهای آسیای صغیر و مصر و شام دیگر پناهگاهی برای علوم و ادبیات اسلامی باقی نماند.
4
در اواخر عهد ایلخانان مغول بر اثر اسلام آوردن ایشان عنادی که آنان و کارگزاران بت پرست ایشان با ایرانیان مسلمان داشتند از میان رفت و این خود فرصتی برای مسلمانان در احیای سنن دیرینه شد و چون بعد از ایشان همه امرا و ملوک طوایف هم مسلمان و هم غالباً ایرانی نژاد بودند طبعاً به ادامه این سنن یاوری کردند.
از این بحث چنین نتیجه میگیریم که در نیم قرن اول دوره مغول بقایای علما و ادبای پیشین و وجود چند پناهگاه از فنای قطعی علم و ادب در ایران پیش گیری کرد و بعد از این مدت فرصت مناسب تری به علل مذکور برای ادامه علوم و ادبیات در ممالک اسلامی حاصل گشت و سنت دیرینه مسلمین ایرانیان مسلمان را به استفاده از تعلیمات بازماندگان علما و ادبای دوره خوارزمشاهی واداشت. لیکن هر چه از حمله مغول بیشتر گذشت و آثار شوم آن آشکارتر شد قوت علم و رونق بازار ادب بیشتر طریق نیستی سپرد و بازار جهل بیشتر رواج یافت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2
بسم الله الرحمن الرحیم
ادبیات نمایشی
فیلمنامه
فیلمنامه داستانی است که همراه با توضیح صحنه ها برای ساخت فیلم نوشته می شود. عناصر فیلمنامه از این قبیل هستند: داستان و شخصیت ها ، صحنه ها ، سکانس ها ، پرده ها ، موسیقی ، مکان ها و ...
انواع فیلمنامه
فیلمنامه کوتاه
در خصوص فیلمنامه کوتاه تعاریف گوناگونی وجود دارد. برخی از نظریه پردازان هر فیلمنامهای را که کمتر از هفتاد دقیقه باشد فیلمنامه کوتاه میدانند. برخی دیگر فیلمنامه کمتر از هفتاد دقیقه را نیز به دو بخش کوتاه، و ن
2
یمه بلند تقسیم میکنند. این در حالی است که وقتی نام فیلمنامه کوتاه به زبان میآید آنچه بیشتر در ذهن شنونده شکل میگیرد، فیلمنامهای است که حداکثر حدود سی دقیقه باشد. این فکر بیشتر از آنجا ناشی میشود که اغلب افراد فیلمنامه کوتاه را فیلمنامهای غیرحرفهای میدانند که نقطه شروع فیلمسازی حرفهای است. به همین علت این افراد معتقدند که فیلمنامه کوتاه تا آنجا که ممکن است باید موجز و فشرده، و کم خرج (از نظر تولید) باشد معمولاً این افراد آنقدر در این اندیشه غرق میشوند که به کلی عناصری نظیر قصه، مخاطب گسترده و انبوه، و موقعیت اجتماعی فیلمساز را از یاد میبرند. در حالی که فیلمنامه کوتاه میتواند شخصیت مستقلی برای خود داشته باشد. می تواند مخاطب خود را داشته باشد. همانطور که داستان کوتاه چنین است. بسیاری از افراد بودهاند که در قالب کار کوتاه موفقیت بیشتری کسب کردهاند. در حالی که در قالب یک کار بلند سردرگم و ناتوان نشان دادهاندو همانطور که دیده میشود برخی از فیلمسازان در سریالسازی بسیار موفقتر از کار سینمایی بوده و هستند. ایجاز، وجود شخصیتهای کم، نگاه نو و بکر، کم هزینه بودن (از نظر تولیدی)، و ارائه فکر و دیدگاه، و نکاتی از این دست میتواند از امتیازات یک فیلمنامه کوتاه خوب باشد حتی بعضی از این عوامل میتواند شانس تولید یک فیلمنامه را به مراتب بیشتر کرده، آن را به اجرا نزدیک سازد اما نمیتوان گفت یک فیلمنامه کوتاه حتماً باید همه عوامل
را با هم داشته باشد. مثلاً ممکن است فیلمنامهای کوتاه از چندین شخصیت برخوردار باشد. یا از نظر تولیدی نسبتاً پر هزینه باشد. اما در قالب کار کوتاه قرار بگیرد. در ساختار حرفهای فیلمسازی ممکن است کارگردانی که سابقه تولید چندین فیلم سینمایی در پرونده خویش دارد زمانی تصمیم بگیرد فیلمی کوتاه بسازد. در این ساختار ممکن است امکان کار در قالب سینمایی یا سریال برای
فیلمسازان کوتاه میسر باشد، اما آنها همچنان مایل باشند حرفها و دیدگاه، و یا حتی قصه خود را در قالب فیلم کوتاه بیان کنند. طبیعی است که در این جامعه سینمایی هر یک از عناصر انسانی صنعت فیلمسازی جا
4
یگاه حرفهای خود را خواهند داشت، و هیچیک دیگری را نفی نمیکند. در نهایت میتوان فیلمنامه کوتاه را اینچنین تعریف کرد: روایتی کوتاه از یک موضوع یا برشی از یک زندگی. در این روایت ممکن است تنها از تصویر استفاده شود، یا تصویر همراه با اصوات، و گفتگو باشد. فیلمنامه کوتاه معمولاً یک موضوع را دنبال میکند و فاقد قصه یا موضوع فرعی است.
فیلمنامه بلند
فیلمنامه بلند یا همان فیلمنامه سینمایی متنی است که شروع، میان و پایان مشخصی دارد. این متن معمولاً چیزی حدود دو ساعت فیلم را شامل میشود. ”سید فیلد“ مدرس مشهور فیلمنامهنویسی معتقد است فیلمنامه سینمایی باید صد و بیست صفحه باشد؛ و بر همین اساس فرمولی را برای ساختار این نوع از فیلمنامه ارائه داده است که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. اما همه میدانیم کم نیستند فیلمهایی که زمانی حدود نود دقیقه (معادل نود صفحه) دارند. یا فیلمهایی سینمایی با زمانی بیشتر، مثلاً دویست و ده دقیقه. اما به هر حال ف
5
یلمنامه سینمایی از نظر زمانی بیشتر از هفتاد دقیقه است. در حالی که از لحاظ ساختاری نیز بر خلاف فیلمنامه کوتاه از موضوعی فرعی که رابطهای تنگاتنگ با موضوع اصلی دارد، بهره میجوید. این موضوع یا داستان فرعی کمک میکند که موضوع اصلی بهتر معنا یابد و گیراتر و پررنگتر جلوه نماید. فیلمنامه بلند نیز میتواند گفتگو (دیالوگ) داشته باشد. یا فاقد آن باشد.
فیلمنامه بلند یا همان فیلمنامه سینمایی متنی است که شروع، میان و پایان مشخصی دارد. این متن معمولاً چیزی حدود دو ساعت فیلم را شامل میشود. ”سید فیلد“ مدرس مشهور فیلمنامهنویسی معتقد است فیلمنامه سینمایی باید صد و بیست صفحه باشد؛ و بر همین اساس فرمولی را برای ساختار این نوع از فیلمنامه ارائه داده است که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. اما همه میدانیم کم نیستند فیلمهایی که زمانی حدود نود دقیقه (معادل نود صفحه) دارند. یا فیلمهایی سینمایی با زمانی بیشتر، مثلاً دویست و ده دقیقه. اما به هر حال فیلمنامه سینمایی از نظر زمانی بیشتر از هفتاد دقیقه است. در حالی که از لحاظ ساختاری نیز بر خلاف فیلمنامه کوتاه از موضوعی فرعی که رابطهای تنگاتنگ با موضوع اصلی دارد، بهره میجوید. این موضوع یا داستان فرعی کمک میکند که موضوع اصلی بهتر معنا یابد و گیراتر و پررنگتر جلوه نماید. فیلمنامه بلند نیز میتواند گفتگو (دیالوگ) داشته باشد. یا فاقد آن باشد.
فیلمنامه سریالی
فیلمنامه سریالی تقریباً همه عناصر فیلمنامه بلند را درون خود دارد. اما با اندکی تفاوت. این نوع از فیلمنامه از نظر زمانی هیچ محدودیتی ندارد. میتواند از چند قسمت تا دویست، سیصد، یا... قسمت باشد. از لحاظ موضوع برخلاف فیلمنامه سینمایی، صرفاً یک موضوع یا قصه فرعی دارد، این فیلمنامه میتواند چندین موضوع و قصه فرعی را به صورت مستقل یا بطور موازی پی بگیرد. میتواند شخصیتهای رعی فراوانی داشته باشد. از آنجا که این فیلمنامه برای تولید کار تلویزیونی در نظر گرفته میشود، و رسانه تلویزیون خصوصیاتی متفاوت با سینما دارد. (از جمله این تفاوتها میتوان به تمرکز مخاطب در سالن تاریک سینما و عدم آن تمرکز درون خانه و مقابل تلویزیون اشاره کرد) این فیلمنامه میتواند ریتمی کندتر از ریتم سینما داشته باشد. یعنی اگر در فیلمنامه سینمایی هر صفحه را معادل یک دقیقه فرض میکنیم، در کار تلویزیونی میتواند هر صفحه از فیلمنامه برابر با یک دقیقه و سی ثانیه باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 209 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحیم
نام درس: مرجع شناسی و روش تحقیق (رشته زبان و ادبیات فارسی)
هدف کلی
آشنایی با نحوه یافتن اطلاعات در کتاب خانه و آشنایی با کتب مرجع و شیوه تنظیم رساله
مطالب مندرج
مقدمه
فصل اول: کتاب و کتاب شناسی
فصل دوم: شناسایی مراجع
فصل سوم: تهیه و تنظیم رساله پژوهشی
چکیده مقدمه- ق 1
مقدمه: مرجع شناسی نه هنر است و نه علم، بلکه وسیله ای است در شناخت سوابق موضوع و چگونگی رسیدن به سوابق موضوع. نه روش خاصی دارد، نه قواعد طبقه بندی شده ای، اما به مرجع شناسی نیاز دارد.
چکیده مقدمه- ق 2
در هنگام مطالعه به اشکالات عام (معنی واژه، نام خاص شخص یا مکان، اصطلاح ادبی، فلسفی) یا موضوعات خاص (سبک، وزن، صنایع لفظی و بدیهی ...) روبرو می شویم، که این مشکلات با مراجعه به افراد متخصص و کتاب های مرجع حل می شود.