لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
تاریخ هنر نقاشی در ایران به زمان غارنشینی برمیگردد. در غارهای استان لرستان تصاویر نقاشی شده از حیوانات و تصاویر کشف شده است. نقاشیها بوسیله (W.Semner) بر روی دیواره های ساختمانها در ملایر و فارس که به 5000 سال پیش تعلق دارند کشف شده است.
نقاشی های کشف شده در مناطق تپه سیالک و لرستان بر روی ظروف سفالی، ثابت می کند که هنرمندان این مناطق با هنر نقاشی آشنایی داشته اند.
همچنین نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد.
در نقاشیهای دوران هخامنشی، نقاشی از روی چهره بر سایر نقاشی های دیگر تقدم داشت. تناسب و زیبایی رنگها از این دوران، بسیار جالب توجه است. نقاشی ها بدون سایه و با همدیگر هماهنگی دارند. در بعضی از موارد، سطوح سیاه پر رنگ را محدود کرده اند.
مانی، (پیامبر و نقاش ایرانی)، که در قرن سوم زندگی میکرد، یک نقاش با تجربه و ماهر بود. نقاشی های او یکی از معجزاتش بود.
نقاشی (Torfan) که در صحرای گال استان ترکستان در چین بدست آمد، مربوط است
بسال 840 تا 860 بعد از میلاد.
3
این نقاشی های دیوارنما مناظر و تصاویر ایرانی را نمایش میدهند. همچنین تصاویر شاخه های درختی در این نقاشی ها وجود دارند. باستانی ترین نقاشی های دوران اسلامی، که بسیار کمیاب است، در نیمه نخست قرن سیزدهم به وجود آمده بودند. مینیاتورهای ایرانی (طرح های خوب و کوچک) بعد از سقوط بغداد در سال 1285 میلادی بوجود آمدند. از آغاز قرن چهاردهم کتابهای خطی بوسیله نقاشی از صحنه های جنگ و شکار تزئین شدند.
چین از قرن هفتم به بعد به عنوان یک مرکز هنری، مهمترین انگیزه برای هنر نقاشی در ایران بود. از آن به بعد یک رابطه بین نقاشان بودائی چینی و نقاشان ایرانی بوجودآمده است.
از لحاظ تاریخی، مهمترین تکامل در هنر ایرانی، تقبل طرحهای چینی بوده است که با رنگ آمیزی که ادراک ویژه هنرمندان ایرانی است مخلوط شده بود. زیبایی و مهارت خارق العاده نقاشان ایرانی واقعاً خارج از توصیف است. در قرن اول اسلامی، هنرمندان ایرانی زینت دادن به کتابها را شروع کردند.
کتابها با سرآغاز و حاشیه های زیبا رنگ آمیزی و تزئین شده بود. این طرحها و روشها از یک نسل به نسل دیگر با همان روش و اصلوب منتقل می شد، که معروف است به "هنر روشن سازی". هنر روشن سازی و زیبا کردن کتابها در زمان سلجوقیان و مغول و تیموریان پیشرفت زیادی کرد. شهرت نقاشی های دوران اسلامی شهرت خود را از مدرسه بغداد داشت.
مینیاتورهای مدرسه بغداد، کلاً سبک و روشهای نقاشی های معمولی پیش از دوره اسلامی را گم کرده است. این نقاشی های اولیه و بدعت کارانه فشار هنری لازم را ندارند. مینیاتورهای مدرسه بغداد اصلاً متناسب
3
نیستند. تصاویر نژاد سامی را نشان میدهد؛ و رنگ روشن استفاده شده در آن نقاشی را. هنرمندان مدرسه بغداد پس از سالها رکود مشتاق بودند که آیین تازه ای را بوجود آورده و ابتکار کنند. نگاه های مخصوص این مدرسه، در طرح حیوانات و با تصاویر شرح دادن داستانها است.
اگر چه مدرسه بغداد، هنر پیش از دوره اسلامی را تا حدی در نظر گرفته بود، که بسیار سطحی و بدوی بود، در همان دوره هنر مینیاتور ایرانی در تمام قلمرو اسلامی از آسیای دور تا آفریقا و اروپا پخش شده بود.
از میان کتابهای مصور به سبک بغداد میتوان به کتاب "کلیله و دمنه" اشاره کرد. تصاویر نامتناسب و بزرگتر از حد معمول رنگ شده است؛ و فقط رنگهای معدودی در این نقاشیها بکار رفته است.
بیشتر کتابهای خطی قرن سیزدهم، افسانه ها و داستانها، با تصاویری از حیوانات و سبزیجات تزئین شده است. یکی از قدیمی ترین کتابهای کوچک طراحی شده ایرانی بنام "مناف الحیوان" در سال 1299 میلادی بوجود آمده است. این کتاب مشخصات حیوانات را شرح میدهد. در این کتاب تاریخ طبیعی با افسانه
4
در هم آمیخته شده است.
موضوعات این کتاب که تصاویر بسیاری دارد، برای آشنایی با هنر نقاشی ایرانی بسیار مهم است. رنگها روشن تر و از روش مدرسه بغداد که روشی قدیمی بود جلوتر است.
پس از هجوم مغولان، یک مدرسه جدید در ایران به نظر میرسید. این مدرسه تحت تأثیر از هنر چینی و سبک مغول بود. این نقاشی ها همه خشک و بی حرکت و خالص و یکسان، مانند سبک چینی است.
بعد از حمله مغول به ایران، آنها تحت تأثیر از هنر ایرانی، نقاشان و هنرمندان را تشویق کردند. در میان نقاشی های هنرمندان ایرانی میتوان سبک مغول هم مشاهده کرد، لطافت ها، ترکیبات آرایشی، و خطوط کوتاه خوب که میتوان آنها را بشمار آورد. نقاشی های ایرانی بصورت خطی و نه ابعادی می باشد. هنرمندان در این زمینه از خود یک خلاقیت و اصالت نشان داده اند.
هنرمندان مغول دادگاه سلطنتی نه فقط به تکنیک بلکه به موضوعات ایرانی هم احترام گذاشتند. یک بخش از کارشان شرح دادن به آثار ادبی ایران مانند شاهنامه فردوسی بود. میان موضوعات مختلف بیشترین علاقه آنها به تصویریسم (کتابهای با تصاویر زیاد) بود.
بر خلاف مدارس مغول و بغداد بیشترین کارها از مدرسه هرات بجا مانده است. مؤسس این سبک نقاشی مدرسه هرات بود؛ که از نیاکان تیموریان بودند و این مدرسه را بخاطر محل تأسیس آن مدرسه هراتی نامیدند.
متخصاص هنر نقاشی بر این باورند، که نقاشی در ایران در دوران تیموری به اوج خود رسیده بود. در طول این دوره استادان برجسته ای، همچون کمال الدین بهزاد، یک متد جدید را به نقاشی ایران عرضه کرد. در این دوره (تیموریان) که از سال 1370 تا 1405 میلادی به طول انجامید؛ هنر نقاشی و کوچک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بحث بنیادهای نقاشی
لوچای گوید:
در میان آنانی که به نقاشی میپردازند. برخی در پی کار استادانه اند و برخی سادگی را ترجیح میدهند. نه پیچیدگی به خودی خود ونه سادگی هیچکدام کافی نیستند.
برخی میخواهند چست و چالاک باشند و برخی دقت حاصل از کوشش بسیار را ارج می نهند نه چستی و چالاکی و نه دقت و وسواس هیچکدام کافی نیستند.
برخی برای روش ارزش بسیار قائلند، در حالی که دیگران مباهات میکنند که به روش تن نمیدهند. بیروش بودن اسف انگیز است اما وابستگی کامل به روش هم بد است.
اول باید آموخت که در قواعد وفادارانه نظر کرد پس از این، قواعد را بنابر اندیشه و توانایی خود تغیری داد نهایت همه روشها این است که به نظر آید هیچ روشی نداری.
این امر در میان استادان متفاوت بود. (کای-جی) انگ کانگ رنگ را کم و افشان میزد و به نظر میآمد که گلها و علفها از دستان او میرویند. هان گان که تابلوی اسب زرد او یگانه است عادت داشت پیش از نقاشی عبادت کند و قلم موی او سرشار از الهام بود بنابراین در مرحلة بعدی، فرد می تواند استفاده از روش را برگزیند یا چنان نقاشی کند که گویی روشی ندارد.
اما نخست باید سخت کار کرد قلم مو را بارها و بارها در مرکب فرو برد و سنگ مرکب را خرد و ریز کرده ده روز را صرف نقاشی یک نهر و پنج روز را صرف نقاشی یک صخره کرد. بعد از این ممکن است تلاش کنی که منظرهای را در جیالنگ نقاشی کنی. لی سو سیون ماهها به نقاشی آن منظره پرداخت، اما وو دائو-زه در یک غروب آن را نقاشی کرد. بنابراین، در مرحلة بعدی شاید فرد آرام و دقیق حرک/ت کند یا چست و چابک باشد.
اما نخست باید آموخت که پنج قله را در تفکرات خود در نظر داشت بر کل یک ورزامتمرکز نشو هزاران جلد را مطالعه کن و مسافتهای بسیار را طی کن. سدها و موانعی را که دورنگ و جیو طرح کرده اند بشناس و مستقیم به سراغ عمارتهای گو و جنگ برو. از نقاشی نی یون – لین به سبک یو چنگ پیروی کن: زمانی که او نقاشی می کرد کوهها سربلند میکردند و چشمهها میجوشیدند آبهای زلال روان می شدند و جنگلها گسترده و تنها می شدند شبیه گوشو سیان باش که با یک ضربه قلم بابادکی را با ریسمانی چند صد متری نقش می زد و کوچک و بزرگ را به سهولت یکسان نقاشی می کرد- برجها و ساختمانهای چند طبقه را به همان آسانی نقاشی می کرد که موی ورزاها و نخ کرم ابریشم را بدین سال در مرتبه ای بالاتر هم کار استادانه پذیرفتنی است و هم کار ساده.
2
اگر می خواهی در قید روش نباشی، روش را بیاموز. اگر می خواهی آسوده باشی. به سختی کار کن اگر در جستو جوی سادگی هستی، در پیچیدگی استاد شو.
در نهایت شش ا صل وجود دارد، شش اساس، شش ویژگی، سه عیب و دورازده چیز که باید از آنها اجتناب کرد چگونه می توان به آنها بیاعتنا بود؟
یادداشتی در باب هجده بنیان، معیار و قاعده
شش اصل(لوفا)
سیه هو در دورة چی جنوبی (479-501) گفته است:
جریان چی (دم، روح، نیروی حیاتی آسمان) حرکت زندگی را ایجاد می کند.
قلم مو ساختار را خلق می کند.
متناظر باشیء صورت آن را طراحی کن.
متناظر با ماهی شی رنگ را باه کار ببر.
ترکیب بندی را با استفاده از عناصر در مکان حقیقیشان سامان ده.
در کپی برداری سعی کن تا ذات قلم گیری و روشهای استاد را منتقل سازی.
(لوچای به نقل از یکی از مکاتب فکری میافزاید:)
همه این اصول به جز اصل اول را می توان تا رسیدن به کمال حقیقی آموخت و تمرین کرد. [اما] (برای توانایی بر آشکار ساختن وجوه) چی در سیر و دگرگونی دائمی اش فرد باید با موهبت این توانایی زاده شود.
شش اساس (لویائو) و شش ویژگی (لوچانگ) نقل شده از اثری از اوایل قرن یازدهم در باب زندگینامة نقاشان پنج سلسله و ادوار سونگ شمالی، منتسب به لیو دائو- چون، مورخ و منتقد هنر تجدید چاپ شده دروانگ شی هوایوان و دیگر جنگلهای عمده این دو دسته از معیارها به عنوان جرح و تعدیلات شش اصل در جلد دوم، فصل دوم مورد بحث قرار گرفته اند.
لیودائو- چون در دوره سونگ گفته است:
اساس نخست: عمل چی و اثر قدرتمند قلم مو دست در دست هم دارند.
اساس دوم: طرح اصلی باید مطابق با سنت باشسد.
اساس سوم: ابداع و تازگی نباید باعث غفلت از لی (بنیادها یا ذات) اشیاء شود.
اساس چهارم: اگر رنگ به کار برده میشود باید پرمایه باشد.
3
اساس پنجم: قلممو را باید زه ژان (خودانگیخته) کنترل کرد.
اساس ششم: از استادان بیاموز اما از خطاهایشان اجتناب کن.
ویژگی اول: نمایش قدرت ضربه قلم به همراه کنترل خوب قلم.
ویژگی دوم: بهره داشتن از سلامت و سادگی به همراه فرهیختگی و ظرافت در ذوق.
ویژگی سوم: بهره داشتن از لطافت در مهارت به همراه دقت در اجرا.
ویژگی چهارم: نشان دادن اصالت و ابداع حتی تا درجه غرابت، بدون تخلف از لی اشیاء،
ویژگی پنجم: ترسیم فضا بدون آنکه کاغذ یا ابریشم را لمس کنی و در عین حال توانایی بر انتقال تغییرات کوچک رنگ،
ویژگی ششم: به دست دادن عمق و فضا در سطح صاف تصویر.
سه عیب (سان بینگ)نقل شده از رسالة کو متعلق به اوایل قرین یازدهم که یکی از تاثیر گدارترین آثار دورة سونگ است. متن چینی وترجمه آن به همراه یادداشتهای مفید در کتاب ساپر (Soper) تجربیات کو-ژو-سو در نقاشی آمده است فهرست جینگ هائواز عیوب نقاشی (ترجمه شده در سیرن (Siren) تاریخ نقاشی چینی آعازین، جلد اول، ص124) تقسیم میشود به عیوبی که مربوط به صورت و شکل انمد و عیوبی که به اینها مربوط نیستند عیوب دسته نخست این امور را شامل می شوند : گلها و درختها در ناهماهنگی با فصل، بزرگتر بودن اشخاص نسبت به ساختمانها، مرتفع بودن درختان نسبت به کوهها و پلهایی که به کنارهها اتکا ندارند (نظیر نکتاب مطرح شده در دوازه چیز مورد اجتناب). جینگ هائو عیوب دسته دوم را فقدان روح و نبود هماهنگی میداند
کوجو سیو در دورة سونگ گفته است:
سه عیب وجود دارد که همه مرتبط به نحوة حرکت دادن قلم مو هستند.
عیب نخست را «تخت بودن» (پان) گویند که اشاره دارد به خشکی یک مچ ضعیف و کندی قلم مو، اشکال اشیاء یکنواخت ولاغر می شوند فاقد بعد و سختیاند.
عیب دوم را «خمیده بودن» (کو) گویند و اشاره دارد به حرکت سنگین قلم مو که ناشی از تردید است. قلب و دست با هم هماهنگی ندارد. در طراحی قلم در دست راحت نیست.
عیب سوم را «گره دار بودن» (جیه) گویند که اشاره دارد به گره دارای قلم مو هنگامی که به نظر می آید قلم مو در جایی بسته شده و قادر به حرکت آزادانه نیست قلم مو فاقد انعطاف است.
دوازده چیزی که باید از انها اجتناب کرد (شی ئرجی)
ژائو زه ژان در دوره یوان گفته است.
نخستین چیزی که باید از ان اجتناب کرد ترکیب بندی شلوغ و بد چینش است.
دوم این است که دور و نزدیک به وضوح متمایز نشده باشند.
4
سوم، (کشیدن) کوهها بدون چی، ضربان حیات، است.
چهارم، (کشیدن) آب بدون مشخص ساختن منشا آن.
پنچم، (کشیدن) صحنهها بدون اماکنی که طبیعت دسترسی به آنها را ناممکن کرده باشد.
ششم، (کشیدن راهها بدون اشاره به آغاز و انجام آنها.
هفتم، (کشیدن) سنگها و صخرهها با یک رو.
هشتم، (کشیدن) درختان با کمتر از چهار شاخة اصلی.
نهم، چهرههایی که به نحو غیر طبیعی بدجلوهاند.
دهم، ساختمانها و عمارتهایی که در جای نامناسب واقع شده اند.
یازدهم، کشیدن جو و فضایی که درآن تاثیرات مه و هوای صاف اعمال نشده باشد.
دوازدهم، به کار بردن ناروشمند رنگ،
سه طبقه (سان پین) امور نهم و دهم بر تناسبی تاکید دارند که ریشه در طبیعی بودن دارد و در هماهنگی اجزا کل نقاشی سهیم است همچون امور پیشین این هماهنگی به معنای نمادین هماهنگی آسمان و زمین یا نظم و طرح طبیعت یعنی دائواست. چهره ها و اشخاص نه تنها نباید با جلوه باشند بلکه باید در حال عمل نشان داده شوند و موضع حال آنها باید همخوان با بای نقاشی و بدین سان همخوانی با نظم طبیعت باشد اشخاص معمولا تنها و در حال تامل هستند و از صحنه اطرافشان لذت می برند. مکان و جهت آنها معمولا توجه را به سمت کوه وآبشار و درخت جلب می کند آنها هیچ گاه در تعارض با طبیعت نمایش داده نمی شوند. بلکه همواره در حال احترام یا سپاسگزاری آیینی به طبیعت هستند. ساختههای انسان: خانهها، کوشکها، پلها ، آسیابها یا قایقها، هیچ گاه دیگر عناصر تصویر را نمی پوشاند بلکه سهمی در مضمون اصلی تصویر دارند که عمولا وجهی از طبیعت است و نه فعالیت انسان تحت اللفظی: «فقدان هماههنگی میان امواج ابرها و امواج آب» بنگرید به شرح تصویر 90، کتاب صحرهها. یک طبقهبندی سنتی که از معیارهای مربوط به خوشنویسی اخذ شده است. لوچای این طبقهبندی را از جنگی متعلق به قرن چهاردهم (تالیف سیا ون – ین شرح می دهد که عمدتا بازگویی نوشته های پیشین در باب نقاشی است. سه تقریر برجسنة (این طبقهبندی ) در شرح لوچای آمدهاند.
سیا ون- ین می گوید:
چی یون شنگ تانک (جریان چی حرکت زندگی را ایجاد می کند [اصل اول]) اصل آسمان است وقتی این اصل از طریق نقاش اعمال می شود نتیجة حاصله در نقاشی او غیر قابل وصف است و نقاش را می توان به طبقة شن (الوهی ) متعلق دانست.
زمانی که اثر قلمی دارای نظمی عالی است رنگها مناسبند و بیان روشن و هماهنگ است نقاش در طبقه میائو (شگفت و عمیق) جای دارد.
زمانی که اثر قلمی دارای ظمی عالی است. رنگها مناسبند و بیان روشن و هماهنگ است نقاش در طبقه میائو (شگفت وعمیق ) جای دارد.
زمانیکه صورت محقق و قواعد به کار بسته شده اند نقاش جزو طبقة ننگ (توانا و کامل) است.
لوچای می افزاید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
تاریخچه نقاشی
تاریخ هنر نقاشی در ایران به زمان غارنشینی برمیگردد. در غارهای استان لرستان تصاویر نقاشی شده از حیوانات و تصاویر کشف شده است.
نقاشی های کشف شده در مناطق تپه سیالک و لرستان بر روی ظروف سفالی، ثابت می کند که هنرمندان این مناطق با هنر نقاشی آشنایی داشته اند.
همچنین نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد.
در نقاشیهای دوران هخامنشی، نقاشی از روی چهره بر سایر نقاشی های دیگر تقدم داشت. تناسب و زیبایی رنگها از این دوران، بسیار جالب توجه است. نقاشی ها بدون سایه و با همدیگر هماهنگی دارند. در بعضی از موارد، سطوح سیاه پر رنگ را محدود کرده اند.
مانی، (پیامبر و نقاش ایرانی)، که در قرن سوم زندگی میکرد، یک نقاش با تجربه و ماهر بود. نقاشی های او یکی از معجزاتش بود.
نقاشی Torfan
نقاشی (Torfan) که در صحرای گال استان ترکستان در چین بدست آمد، مربوط است بسال ۸۴۰ تا ۸۶۰ بعد از میلاد.
این نقاشی های دیوارنما مناظر و تصاویر ایرانی را نمایش میدهند. همچنین تصاویر شاخه های درختی در این نقاشی ها وجود دارند. باستانی ترین نقاشی های دوران اسلامی، که بسیار کمیاب است، در نیمه نخست قرن سیزدهم به وجود آمده بودند.
مینیاتورهای ایرانی (طرح های خوب و کوچک) بعد از سقوط بغداد در سال ۱۲۸۵ میلادی بوجود آمدند. از آغاز قرن چهاردهم کتابهای خطی بوسیله نقاشی از صحنه های جنگ و شکار تزئین شدند.
چین از قرن هفتم به بعد به عنوان یک مرکز هنری، مهمترین انگیزه برای هنر نقاشی در ایران بود. از آن به بعد یک رابطه بین نقاشان بودائی چینی و نقاشان ایرانی بوجود آمده است.
از لحاظ تاریخی، مهمترین تکامل در هنر ایرانی، تقبل طرحهای چینی بوده است که با رنگ آمیزی که ادراک ویژه هنرمندان ایرانی است مخلوط شده بود. زیبایی و مهارت خارق العاده نقاشان ایرانی واقعاً خارج از توصیف است. در قرن اول اسلامی، هنرمندان ایرانی زینت دادن به کتابها را شروع کردند.
کتابها با سرآغاز و حاشیه های زیبا رنگ آمیزی و تزئین شده بود. این طرحها و روشها از یک نسل به نسل دیگر با همان روش و اصلوب منتقل می شد، که
معروف است به "هنر روشن سازی". هنر روشن سازی و زیبا کردن کتابها در زمان سلجوقیان و مغول و تیموریان پیشرفت زیادی کرد. شهرت نقاشی های دوران اسلامی شهرت خود را از مدرسه بغداد داشت.
مدرسه بغداد
مینیاتورهای مدرسه بغداد، کلاً سبک و روشهای نقاشی های معمولی پیش از دوره اسلامی را گم کرده است. این نقاشی های اولیه و بدعت کارانه فشار هنری لازم را ندارند.
مینیاتورهای مدرسه بغداد اصلاً متناسب نیستند. تصاویر نژاد سامی را نشان میدهد؛ و رنگ روشن استفاده شده در آن نقاشی را. هنرمندان مدرسه بغداد پس از سالها رکود مشتاق بودند که آیین تازه ای را بوجود آورده و ابتکار کنند. نگاه های مخصوص این مدرسه، در طرح حیوانات و با تصاویر شرح دادن داستانها است.
اگر چه مدرسه بغداد، هنر پیش از دوره اسلامی را تا حدی در نظر گرفته بود، که بسیار سطحی و بدوی بود، در همان دوره هنر مینیاتور ایرانی در تمام قلمرو اسلامی از آسیای دور تا آفریقا و اروپا پخش شده بود.
از میان کتابهای مصور به سبک بغداد میتوان به کتاب "کلیله و دمنه" اشاره کرد. تصاویر نامتناسب و بزرگتر از حد معمول رنگ شده است؛ و فقط
رنگهای معدودی در این نقاشیها بکار رفته است.
بیشتر کتابهای خطی قرن سیزدهم، افسانه ها و داستانها، با تصاویری از حیوانات و سبزیجات تزئین شده است. یکی از قدیمی ترین کتابهای کوچک طراحی شده ایرانی بنام "مناف الحیوان" در سال ۱۲۹۹ میلادی بوجود آمده است. این کتاب مشخصات حیوانات را شرح میدهد. در این کتاب تاریخ طبیعی با افسانه در هم آمیخته شده است.
موضوعات این کتاب که تصاویر بسیاری دارد، برای آشنایی با هنر نقاشی ایرانی بسیار مهم است. رنگها روشن تر و از روش مدرسه بغداد که روشی قدیمی بود جلوتر است.
پس از هجوم مغولان، یک مدرسه جدید در ایران به نظر میرسید. این مدرسه تحت تأثیر از هنر چینی و سبک مغول بود. این نقاشی ها همه خشک و بی حرکت و خالص و یکسان، مانند سبک چینی است.
بعد از حمله مغول به ایران، آنها تحت تأثیر از هنر ایرانی، نقاشان و هنرمندان را تشویق کردند. در میان نقاشی های هنرمندان ایرانی میتوان سبک مغول هم مشاهده کرد، لطافت ها، ترکیبات آرایشی، و خطوط کوتاه خوب که میتوان آنها را بشمار آورد. نقاشی های ایرانی بصورت خطی و نه ابعادی می باشد. هنرمندان در این زمینه از خود یک خلاقیت و اصالت نشان داده اند.