لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 81 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
تاریخچه نفت:
روغن معدنی یا نفت که به انگلیسی آن را پترولیوم (Petroleum) و به فرانسه پترول (Petrol) می گویند. از دو کلمه لاتین پتروس و اولئوم یعنی روغن سنگ ترکیب شده است. در زبان اوستائی کلمه (نپتا) به معنی روغن معدنی است که کلدانیها و عربها آن را از فارسی گرفته و نفت خوانده اند ولی دوتن از مستشرقین غربی به نامهای پرفسورهرتزفلد(Hertz fled) وپرفسوربیلی(Bailey) معتقدند که کلمه نفت از فعل "ناب" فارسی به معنی ضد رطوبت گرفته شده است.
مواد نفتی از قدیم شناخته شده و از ابتدای شناسائی تا به امروز قدم به قدم براهمیت آن افزوده گردیده است. تاریخ هردوت که حدود 450 سال قبل از میلاد مسیح نوشته شده نشان می دهد که از نفت و مشتقات آن از چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح استفاده می شده است و همچنین اسناد تاریخی گویای این واقعیت است که دو هزار سال پیش در اروپا بخصوص جزیره سیسیل مردم با نفتی که از سطح زمین بالا آمده و به صورت چشمه ای کوچک در می آمده آشنائی کامل داشته و از آن استفاده می کرده اند.
از اواسط قرن نوزدهم میلادی که اولین کاوشهای علمی برای دست یابی به نفت آغاز شد تا به امروز این ماده انرژی زا و سیال سرمنشاء دگرگونیهای بسیاری در زندگی بشر گردیده که همگی آنها قابل تعمق و بررسی می باشند.
نفت از یک طرف جهش برق آسای صنعت و تکنولوژی راموجب گردید و از طرف دیگرمحور بسیاری از برخوردها و تصادمات بین المللی و تصمیم گیریهای سیاسی قرار گرفت. سیاستمداران با توجه به نقش ارزنده نفت و نیاز مبرمی که به این ماده حیاتی دارند مهمترین نقشهای اقتصاری خود را بر پایه غارت و چپاول منابع کشورهای صاحب نفت قرار داده اند. آنها به خوبی می دانند که هر چه منابع نفتی دنیا را بیشتر در اختیار داشته باشند از یک طرف کشورهای محتاج به نفت را تحت سلطه خود داشته باشند از طرف دیگر صنایع سنگین شان را تغذیه کرده و به سرعت بازارهای جهانی را به خود اختصاص می دهند. بدین ترتیب به منابع نفتی کشورهای غیر صنعتی صاحب نفت توسط نفت خواران جهانی استثماری را جان بخشیده و جایگزین شیوه های قبلی زور گویان تاریخ گشته است.
..... و اما در ایران
در نگرشی به تاریخ تحولات نفتی در ایران می بینیم از زمانیکه در سال 1280 شمسی اولین امتیاز استخراج منابع نفتی توسط مظفرالدین شاه قاجار به یک انگلیسی بنام ویلیام دارسی داده شد نفت طلای سیاه بلای ایران و سرمنشاء تمامی نگون بختی ها گردید. از آن پس بود که نفت و مسائل مربوط به آن ترجیع بند کلیه تغییرات و نابسامانیها گردید.
براساس این قرارداد که مطالعه متونش چیزی جز لعن و نفرین بر جا نمی گذارد ویلیام دارسی انگلیسی متعهد گردید در مقابل بهره برداری از منابع نفتی جنوب ایران سالیانه فقط شانزده درصد به عنوان حق الامتیاز از منابع حاصله به دولت ایران بپردازند.تلاش دارسی پس از هفت سال بالاخره در سال 1287 در مسجد سلیمان به ثمر رسیده و چاهی که در این ناحیه حفر شده بود به نفت برخورد.
به دنبال این موفقیت ناگهان انگلیس روی کار آمده و بر امتیاز دارسی چیره شد و تمام امور را بدست گرفت بالاخره در سال 1330 بدنبال مبارزه ای سخت و طولانی و در اثر مجاهدتهای رهبران مذهبی و سیاسی وقت و حمایت بی دریغ مردم از آنان نفت ایران ملی شد.
کاشف نفت:
مصرف نفت در گذشته به علت عدم دسترسی به این ماده حیاتی اختصاص به یک نوع مصارف جزئی داشت یعنی در نقاطی که نفت به صورت خود جوش یا حفریت ابتدائی بدست می آمد در حد همان منطقه و در مصارفی کم اثر خلاصه می شد. اما با روی کار آمدن حفاری های علمی مصرف نفت بالا گرفت و با بالا رفتن مصرف ارزشهای
آن هم بیشتر شناخته شد.
بهمین خاطر اولین عملیات حفاری را که در سال 1859 صورت گرفت باید بعنوان نقطه عطف در تاریخ صنعت نفت بحساب آورد.
منشاء نفت و تشکیل مخازن نفتی:
می دانیم که سنگهای متشکله پوسته زمین را دو دسته بزرگ تشکیل می دهند.یکی از سنگهای آتش فشانی که به صورت گداخته ازاعماق زمین خارج شده و پس از سرد شدن به صورت فعلی باقی مانده و دیگری سنگهای رسوبی که توسط آب باران و جریان رودخانه ها به داخل دریاها رانده شده و طی سالهای زیاد طبقه طبقه روی هم انباشته و بر اثر فشار طبقات متراکم گشته اند. امروزه اکثر دانشمندان معتقدند که نفت باقیمانده حیوانات و نباتاتی است ذره بینی با اسم "پلانگتون" که اجساد آنها در لابلای رسوبات گفته شده باقیمانده و سپس بر اثر فشار و حرارت و فعل و انغعالات شیمیائی بصورت نفت تغییر یافته و میان خلل و فرج برخی از لایه های زمین محبوس مانده اند.
نفت خام از ترکیبات بیشمار هیدروژن و کربن بوجود آمده که معمولا" هیدروکربن نامیده می شود. در ترکیبات نفت خام مقادیر بسیار کمی از عناصر دیگر نیز وجود دارند که ناخالصی آنرا تشکیل می دهند.این هیدروکربورها بنابر نسبت ترکیب کربن و هیدروژن دارای خواص متفاوت بوده و از لحاظ رنگ و شکل,سبکی یا سنگینی با یکدیگر متفاوت هستند. بعضی خیلی سبک بوده به صورت گاز می باشند و برخی مایع و پاره ای کاملا" جامد هستند مانند آسفالت و قیر. بنابراین هیدروکربورها بر حسب شرایط اولیه در هر نقطه از زمین به صورتهای مختلفی یافت می شود. نفت خام که معمولا" مقداری آب شور و گاز بهمراه دارد در حفره های بسیار ریز قسمتهای مناسبی از قشر زمین که
اصطلاحا" آنها را تله های نفت گیر (Oil Traps) مینامند در طول سالیان دراز انبار شده
اند.
چگونگی تشکیل و منشاء بسیاری از مواد معدنی منجمله نفت بوسیله آزمایشهای شیمیایی و ذره بینی معلوم می گردد. مثلا" با آزمایش ذره بینی زغال سنگ و تحقیق در چگونگی تشکیل لایه های مجاور معدنی آن معلوم می شود که منشاء زغال سنگ درختهایی است که در سواحل دریاهای قدیم می روئیدند و سپس در زیر لایه های متعدد زمین مدفون گشته و پس از گذشت زمان بصورت رگه های زغال سنگ درآمده اند. اما طرز تشکیل نفت را نمی توان با آزمایشهای ذره بینی و یا آزمایش سنگی که در آن جمع شده معلوم ساخت زیرا نفت مایعی روان که از نقطه ای به نقطه دیگر جریان یافته و در نتیجه ممکن است در جایی غیر از محلی که بوجود آمده است جمع گردد.
نفت بصورت دریاچه یا رود در انبار زیرزمینی قرار نگرفته بلکه در بین قسمتی از منافذ ریز و خلل و فرج لایه های مخصوص زمین یافت می شود و بقیه فضای این خلل و فرج را آب گرفته است. لایه هایی که نفت در آن جا گرفته بیشتر سنگ های آهکی و منفذدار و متخلخل است.
در این لایه های منفذدار آب و نفت و گاز با هم جای گرفته اند, منتها به ترتیب وزن مخصوص آنها, آب که از همه سنگین تر است در زیر نفت و گاز در بالای آن.
هجرت نفت:
بطور کلی می توان نفت و گاز به صورت قطرات یا حبابهای بسیار کوچکی تشکیل یافته و قسمتی از خلل و فرج لایه ای که در آنجا بوجود آمده اشغال می کند. قسمت دیگر این خلل و فرج را معمولا" آب نمک دریا که در آنجاگیر افتاده است می گیرد. لایه های رسوبی را که قطرات نفت در آنجا بوجود می آید اصطلاحا" مادر سنگ یا لایه نفت زا می گویند. قطرات نفت به ندرت در همان محل و لایه ای که تشکیل یافته می مانند,بلکه براثر عواملی از آنجا حرکت کرده و در لایه دیگری بنام مخزن جمع می شوند این حرکت و تغییر محل را در اصطلاحا" هجرت نفت می گویند.
هجرت نفت شامل دو مرحله جداگانه است:
یک حرکت نفت آب و گاز از لایه اصلی یا مادر سنگ مخزن که آن را هجرت نخستین گویند و دیگر حرکت آن درون سنگ مخزن که در نتیجه جدا شدن گاز و نفت و آب و قرار گرفتن آنها بصورت وزن مخصوص صورت می گیرد, این را هجرت دوم می نامند. طی این مرحله است که در سنگهای مخصوصی بنام نفت گیر به دام می افتد و از همین جاست که نفت استخراج می شود. البته حرکت یا هجرت نفت به کندی صورت می پذیرد و سرعت آن معادل سی تا شصت سانتی متر در سال است و اینجا معلوم می گردد که میلیونها سال گذشته تا منابع امروزی نفت در اعماق زمین تشکیل یابد.
ترکیبات نفت خام:
قسمت اعظم نفت خام از هیدروکربنهایی تشکیل شده است که عموما" از مقادیر کمی اکسیژن،گوگرد،ازت،وانادیوم و غیره در آن یافت می شود. عملیات فیزیکی در پالایش نفت مانند تقطیر تابع خواص هیدروکربنهای موجود آن و عملیات شیمیایی مانند تصفیه و گوگرد،ازت و غیره می باشد.
انواع گوناگون هیدروکربنهای نفت خام را در سری های مختلف می توان طبقه بندی نمود که از آن جمله مهمترین آنها پارافین ها،نفتین ها،آروماتیک هاو الفین ها می باشند.
پارافین ها:
اتمهای کربن با اتصال به اتمهای هیدروژن در طول یک خط ساختمان زنجیری پارافینهای نرمال را تشکیل می دهند ساده ترین پارافین که هیدروکربنی بسیار سبک است متان(CH4) نام دارد. پارافین بعدی در این سری اتان (C2H6) می باشد. متان و اتان از آنجائیکه در شرایط معمولی مایع نمی شوند به گاز خشک معروفند. مولکولهای بعدی این سری پروپان(C3H8) و بوتان(C4H10) می باشد اگرچه در شرایط متعارفی بصورت گاز هستند ولی به راحتی مایع شده و در مخلوط های مناسب به عنوان گاز مایع مصرف می شوند. مولکول بعدی که اولین پارافین مایع در شرایط متعارفی است پنتان(C5H12) نام دارد. پارافینهای نرمال می توانند از متان شروع شده و به پلیمرهایی شامل هزاران کربن در طول یک زنجیر ساده خطی ختم می شوند.
ایزوپارافین ها(ISO-ParaffinS):
ایزومرهای پارافین های نرمال هستند که در آن هر اتم کربن می توانند به یک و یا چهار اتم کربن دیگر بپیوندد.در پارافین ها با افزایش اتمهای کربن نقطه جوش بالا می رود ولی عموما" در تعداد مساوی کربن ایزوپارافین نسبت به پارافینها دارای نقطه جوش و ذوب پائین تر و عدداکتان بالاتر هستند فرمول کلی پارافینها CnH2n+2 می باشند که در آن n برابر تعداد کربن است.
نفتین ها:
نفتین ها شکل دیگری از هیدروکربنهای پارافین هستند که تقریبا" در همه انواع نفت خام وجود دارند. در این سری کربنها با پیوند با هم تشکیل یک حلقه بسته می دهند به این دلیل گاهی هم آنها را سیکلوپارافین (Cyclo-Paraffin) می نامند. ساده ترین نوع اشباع شده این سری سیکلوپروپان می باشد که در آن سه اتم کربن و شش اتم هیدروژن تشکیل مثلث را داده اند.
الفین:
الفین ها به پارافین های اشباع نشده اطلاق می گردد. در این ترکیبات دو اتم کربن به
جای اشتراک در یک جفت الکترون ،در دو جفت الکترون اشتراک دارند و اتصال مضاعف می باشند. ساده ترین الفین ،اتیلن C2H4 است که در آن دو اتم کربن در دو جفت الکترون شریک بوده و بقیه ظرفیت را با اتمهای هیدروژن پر می کنند. اتمهای متعدد کربن در ترکیبات الفین می توانند بصورت خطی مانند پارافین ها قرار گیرند گاهی ممکن است بیش از یک اتصال مضاعف در یک مولکول وجود داشته باشد مانند بوتادی انC4H6 که در آن صورت آنها را دی الفین می نامند.
ترکیبات متفرقه:
نمک که بصورت آب نمک به همراه نفت خام به دستگاههای پالایشی وارد می شود یکی از ناخالصی های عمده است که باعث گرفتگی مبدلهای حرارتی و تولید کک در لوله های کوره می گردد علاوه بر این نمکهای کلره مخصوصا" کلرورمنیزیم تولید اسیدکلریدریک می نمایند که خوردگی در دستگاههای پالایش بویژه در قسمتهای فوقانی برج تقطیر را سبب می گردد.
ازت:
هر چند که ترکیبات ازته نفت خام اهمیت چندانی ندارد ولی باعث کاهش فعالیت کاتالیستهای مورد استفاده در دستگاه کراکینگ و مرغوب سازی بنزین شده و گاهی اوقات با تشکیل نمکهای مختلف گرفتگی مسیر گازهای گردشی را موجب می گردند.
ترکیبات گوگرد:
گوگرد به اشکال مختلف مانند گوگرد خالص،هیدروژن سولفورهH2S و یا ترکیبات آلی گوگرد مانندR-SH در نفت خام وجود دارد ترکیبات گوگرددار در نفت خام باعث خورندگی بوی بد وسوختهای نفتی می گردند. به همین دلیل قیمت نفت خام با افزایش گوگرد موجود در آن کاهش می یابد. از متداول ترین ترکیبات آلی گوگردی نفت خام می توان مرکاپتانها،سولفیدها،دی سولفیدها و سولفیدهای حلقوی را نام برد.
فلزات:
فلزات به مقدار کم در حدود چند PPm در ترکیبات آلی نفت خام یافت می شود که از
این جمله می توان آهن،نیکل،آرسنیک و غیره را نام برد وجود فلزات حتی در مقادیر بسیار کم نیز می تواند برای کاتالیستهای مورد استفاده دستگاههای پالایشی بسیار
خطرناک باشد. قسمت اعظم فلزات در برشهای سنگین نفت مانند ته مانده برج تقطیر در
خلاء قرار می گیرند.
ماسه،مواد معدنی و آب:
این مواد که بصورت تعلیق در نفت خام وجود دارند در یک آزمایش کلی اندازه گیری می شوند که آزمایش B.S.AND W. (BASE SEDIMENT AND WATER) نامیده می شود.
اکتشاف،حفاری،بهره برداری و حمل و نقل:
امروزه اکتشاف نفت متضمن انجام یک رشته عملیات گوناگون زمین شناسی و ژئوفیزیکی و غیره است،مانند عکس برداری هوایی،نقشه برداری،لرزه نگاری،ثقل سنجی،حفرچاه برای نمونه گیری از خاک،حفرچاه آزمایشی و غیره.
باید در نظر داشت که این روشها کاملا"مجزا و مستقل از یکدیگر نیستند بلکه اغلب مکمل یکدیگرند یعنی ابتدا با استفاده از وسایل زمین شناسی از قبیل عکس برداری هوایی و نقشه برداری و مطالعات آنها اطلاعاتی از وضع زمین کسب می کنند و بعد به کمک وسایل ژئوفیزیکی مثل سنجش خواص مغناطیسی زمین لایه هایی را که برای تشکیل مخزن نفت مناسب به نظر می رسد معلوم می نمایند. پس از اخذ نتیجه مثبت کار حفاری چاه آغاز می گردد. حفرچاه به چند طریق انجام می شود. امروزه حفاری چاههای نفت و گاز اصولا" با روش مته دوار،مته توربینی انجام می پذیرد و روشهای دیگری نیز در مرحله تحقیق می باشد و همچنین در حفر چاههای کم عمق آب از دستگاههای حفاری ضربه ای استفاده می شود.
بعد از اتمام حفاری لایه نفت یا گازدار عملیات نصب لوله ها و شیرهای بهره برداری انجام می گیرد و در نواحی اکتشافی چاه مورد آزمایش قرار می گیرد و مقدار بهره دهی و فشار و دیگر خواص آن بررسی می گردد.
در برخی نقاط مانند ایران برای استخراج نفت از مخزن زیرزمینی احتیاجی به تلمبه نیست زیرا نفت در اثر فشار موجود در طبقات نفت دار به سطح زمین می رسد. اما
مخازن نفتی بعضی از کشورهای دیگر دارای فشار کافی نبوده و نفت ازچاه خارج
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
موضوع:
تعریف واقعی نور
تعریف دقیقی برای نور وجود ندارد، جسم شناخته شده یا مدل مشخص که شبیه آن باشد وجود ندارد. ولی لازم نیست فهم هر چیز بر شباهت مبتنی باشد. نظریه الکترومغناطیسی و نظریه کوانتومی با هم ایجاد یک نظریه نامتناقض و بدون ابهام می کنند که تمام پدیدههای نوری را توجیه می کنند.
نظریه ماکسول درباره انتشار نور بحث میکند در حالیکه نظریه کوانتومی بر هم کنش نور و ماده یا جذب و نشر آن را شرح میدهد ازآمیختن این دو نظریه، نظریه جامعی که کوانتوم الکترو دینامیک نام دارد،شکل میگیرد. چون نظریههای الکترو مغناطیسی و کوانتومی علاوه بر پدیدههای مربوط به تابش بسیاری از پدیدههای دیگر را نیز تشریح می کنند منصفانه میتوان فرض کرد که مشاهدات تجربی امروز را لااقل در قالب ریاضی جوابگو است. سرشت نور کاملاً شناخته شده است اما باز هم این پرسش هست که واقعیت نور چیست؟
گسترده طول موجی نور
نور گستره طول موجی وسیعی دارد چون با نور مرئی کار میکنیم اغلب تصاویر و محاسبات در این ناحیه از گستره الکترومغناطیسی انجام میگیرد امّا روشهای مورد بحث میتواند در تمام ناحیه الکترومغناطیسی مورد استفاده قرار گیرند. ناحیه نور مرئی بر حسب طول موج از حدود 400 نانومتر (آبی) تا 700 نانومتر (قرمز) گسترده است که در وسط آن طول موج 555 نانومتر (نور زرد) که چشم انسان بیشترین حساسیت را نسبت به آن دارد یک ناحیه پیوسته که ناحیه مرئی را در بر میگیرد و تا فروسرخ دور گسترش مییابد. خواص نور و نحوه تولید سرعت نور در محیطهای مختلف متفاوت است که بیشترین آن در خلاء و یا بطور تقریبی در هوا است. در داخل ماده به پارامترهای متفاوتی بر حسب حالت و خواص الکترومغناطیسی ماده وابسته است. بهوسیله کاواک جسم سیاه میتوان تمام ناحیه طول موجی نور را تولید نمود. در طبیعت در طول موجهای مختلف مشاهده شده امّا مشهورترین آن نور سفید است که یک نور مرکبی از سایر طول موج هاست. تک طول موجها آن را بهوسیله لامپهای تخلیه الکتریکی که معرف طیفهای اتمی موادی هستند که داخلشان تعبیه شده میتوان تولید کرد.
ماهیتهای متفاوت نور
ماهیت ذرهای
ایزاک نیوتن در کتاب خود در رسالهای درباره نور نوشت: پرتوهای نور ذرات کوچکی هستند که از یک جسم نورانی نشر می شوند. احتمالاً نیوتن نور را به این دلیل بصورت ذره در نظر گرفت که در محیطهای همگن به نظر میرسد در امتداد خط مستقیم منتشر می شوند که این امر را قانون مینامند و یکی از مثالهای خوب برای توضیح آن بوجود آمدن سایه است.
ماهیت موجی
همزمان با نیوتن، کریسیتان هویگنس (Christiaan Huygens)، (1695-1629) طرفدار توضیح دیگری بود که در آن حرکت نور به صورت موجی است و از چشمههای نوری به تمام جهات پخش میشود به خاطر داشته باشید که هویگنس با به کاربردن امواج اصلی و موجکهای ثانوی قوانین بازتاب و شکست را تشریح کرد. حقایق دیگری که با تصور موجی بودن نور توجیه می شوند پدیدههای تداخلیاند مانند به وجود آمدن فریزهای روشن و تاریک در اثر بازتاب نور از لایههای نازک و یا پراش نور در اطراف مانع.
ماهیت الکترومغناطیس
بیشتر به خاطر نبوغ جیمز کلارک ماکسول (James Clerk Maxwell)، ) (1879-1831) است که ما امروزه میدانیم نور نوعی انرژی الکترومغناطیسی است که معمولاً به عنوان امواج الکترومغناطیسی توصیف میشود. گسترده کامل امواج الکتروو مغناطیسی شامل: موج رادیویی، تابش فروسرخ، نور مرئی از قرمز تا بنفش، تابش فرابنفش، پرتو ایکس و پرتو گاما میباشد.
ماهیت کوانتومی نور
طبق نظریه مکانیک کوانتومی نور، که در دو دهه اول سده بیستم به وسیله پلانک و آلبرت انیشتین و بور برای اولین بار پیشنهاد شد، انرژی الکترو مغناطیسی کوانتیده است، یعنی جذب یا نشر انرژی میدان الکترو مغناطیسی به مقدارهای گسستهای به نام "فوتون" انجام میگیرد.
نظریه مکملی
نظریه جدید نور شامل اصولی از تعاریف نیوتون و هویگنس است. بنابراین گفته میشود که نور خاصیت دوگانهای دارد بر خی از پدیدهها مثل تداخل و پراش خاصیت موجی آن را نشان میدهد و برخی دیگر مانند پدیده فتوالکتریک، پدیده کامپتون و ... با خاصیت ذرهای نور قابل توضیح هستند.
پرتوهای دیگر:
فروسرخ: پرتو فروسرخ یا مادون قرمز تابشی است الکترومغناطیسی با طول موجی طولانیتر از نور مرئی اما کوتاهتر از تابش ریزموج. از آنجا که سرخ، رنگ نور مرئی با درازترین طول موج را تشکیل میدهد به این پرتو، فروسرخ یعنی پایین تر از سرخ میگویند.تابش فروسرخ طول موجی میان nm ۷۰۰ و nm1دارد.
گاما: با توجه به اینکه اشعه گاما دارای تشعشع الکترومغناطیسی است، آن فاقد بار و جرم سکون است. اشعه گاما موجب برهمکنشهای کولنی نمیگردد و لذا آنها برخلاف ذرات باردار بطور پیوسته انرژی از دست نمیدهند. معمولاً اشعه گاما تنها یک یا چند برهمکنش اتفاقی با الکترونها یا هستههای اتمهای ماده جذب کننده احساس میکند. در این برهمکنشها اشعه گاما یا بطور کامل ناپدید میگردد یا انرژی آن بطور قابل ملاحظهای تغییر مییابد. اشعه گاما دارای بردهای مجزا نیست، به جای آن، شدت یک باری که اشعه گاما بطور پیوسته با عبور آن از میان ماده مطابق قانون نمایی جذب کاهش مییابد.فروپاشی گاما در فروپاشی گاما، هنگامی که یک هسته تحت گذارهایی از حالات برانگیخته بالاتر به حالات برانگیخته پایینتر یا حالت پایه آن میرود، تشعشع الکترومغناطیسی منتشر میگردد. معادله عمومی فروپاشی گاما بصورت زیر است:
AZX
که در آنX و *X به ترتیب نشان دهنده حالت پایه (غیر برانگیخته) و حالت با انرژی بالاتر است. قابل ذکر است که این فروپاشی با هیچ گونه تغییر در عدد جرمی (A) و عدد اتمی (Z) همراه نیست.
حالت برانگیخته هسته و حالت با انرژی پایین حاصل شده در اثر نشر پرتو گاما، فقط زمانی به عنوان ایزومر هستهای در نظر گرفته میشود که نیمه عمر حالت برانگیخته به اندازهای طولانی باشد که بتوان آن را به سادگی اندازه گیری نمود. زمانی که این حالت وجود داشته باشد، فروپاشی گاما به عنوان یک گذار ایزومری توصیف میگردد. اصطلاحات حالت نیمه پایدار یا حالت برانگیخته برای توصیف گونهها در حالات انرژی بالاتر از حالت پایه نیز به کار میرود.
حالتهای فروپاشی گاما:
نشر اشعه گامای خالص: در این حالت فروپاشی گاما، اشعه گامای منتشر شده بهوسیله یک هسته از یک فرآیند فروپاشی گاما برای کلیه گذارها بین ترازهای انرژی که محدوده انرژی آن معمولاً از 2 کیلو الکترون ولت تا 7 میلیون الکترون ولت است، تک انرژی است. این انرژیهای گذارها بین حالت کوانتومی هسته بسیار نزدیک هستند. مقدار کمی از انرژی پسزنی هسته با هسته دختر (هسته نهایی) همراه است، ولی این انرژی معمولاً نسبت به انرژی اشعه گاما بسیار کوچک بوده و میتوان از آن صرفنظر کرد.
حالت فروپاشی بصورت تبدیل داخلی: در این حالت فروپاشی، هسته برانگیخته با انتقال انرژی خود به یک الکترون اوربیتال برانگیخته میگردد، که سپس آن الکترون از اتم دفع میشود. اشعه گاما منتشر نمیشود. بلکه محصولات این فروپاشی هسته در حالت انرژی پایین یا پایه، الکترونهای اوژه، اشعه ایکس و الکترونهای تبدیل داخلی است. الکترونهای تبدیل داخلی تک انرژی هستند. انرژی آنها معادل انرژی گذار ترازهای هستهای درگیر منهای انرژی پیوندی الکترون اتمی است.
با توجه به اینکه فروپاشی تبدیل داخلی منجر به ایجاد یک محل خالی در اوربیتال اتمی میشود، در نتیجه فرآیندهای نشر اشعه ایکس و نشر الکترون اوژه نیز رخ خواهد داد.
حالت فروپاشی بصورت جفت: برای گذارهای هستهای با انرژیهای بزرگتر از 1.02 میلیون الکترون ولت تولید جفت اگر چه غیر معمول است اما یک حالت فروپاشی محسوب میشود. در این فرآیند، انرژی گذرا ابتدا برای بوجود آمدن یک جفت الکترون – پوزیترون و سپس برای دفع آنها از هسته بکار میرود.
انرژی جنبشی کل داده شده به جفت معادل اختلاف بین انرژی گذار و 1.02 میلیون الکترون ولت مورد نیاز برای تولید جفت است. پوزیترون تولید شده در این فرآیند نابود خواهد شد.
نور و امواج الکترومغناطیس
امروزه می دانیم که نور یک موج الکترمغناطیسی است و بخش بسیار کوچکی از طیف الکترمغناطیسی را تشکیل می دهد. بنابراین برای شناخت نور بایستی به بررسی امواج الکترومغناطیسی پرداخت. اما از آنجاییکه مکانیک کلاسیک قادر به توضیح کامل امواج الکترومغناطیسی نیست، الزاماً بایستی به مکانیک کوانتوم مراجعه کرد. اما قبل از وارد شدن به مکانیک کوانتوم لازم است با برخی از خواص نور آشنا شد و دلیل نارسایی مکانیک کلاسیک را دانست. لذا در این فصل دانش نور را تا پیش از ارائه شدن رابطهی مشهور پلانک بررسی میکنیم و در فصل جداگانهای خواص امواج الکترومغناطیسی بعد از مکانیک کوانتوم و نسبیت بررسی خواهد شد.
خواص نور
نخستین مسئلهای که مهم جلوه میکرد این بود که نور چیست؟ از آنجاییکه عامل دیدن بود و در تاریکی چیزی دیده نمیشد، سئوال این بود که نور چیست؟ چرا میبینیم و نور چگونه و توسط چه چیرزی تولید میشود؟ بالاخره این نظریه پیروز شد که نور توسط اجسام منیر نظیر خورشید و مشعل تولید میشود. بعد از آن مسئله انعکاس نور مورد توجه قرار گرفت و اینکه چرا برخی از اجسام بهتر از سایر اجسام نور را باز تابش می کنند؟ چرا نور از برخی اجسام عبور میکند و از برخی دیگر عبور نمیکند؟ چرا نور علاوه بر آنکه سبب دیدن است موجب گرم شدن نیز میشود؟ نور چگونه منتقل میشود؟ سرعت آن چقدر است؟ و سرانجام ماهیت نور و نحوهی انتقال آن چیست؟
نخستین آزمایش مهم نور توسط نیوتن در سال 1666 انجام شد. وی یک دسته اشعه نور خورشید را که از شکاف باریکی وارد اتاق تاریکی شده بود، بطور مایل بر وجه یک منشور شیشهای مثلث القاعدهای تابان
ید. این دسته هنگام ورود در شیشه منحرف شد و سپس هنگام خروج از وجه دوم منشور باز هم در همان جهت منحرف شد.
نیوتن دسته اشعه خارج شده را بر یک پرده سفید انداخت. وی مشاهده کرد که به جای تشکیل یک لکه سفید نور، دسته اشعه در نوار رنگینی که به ترتیب مرکب از رنگهای سرخ، نارنجی، زرد، سبز، آبی و بنفش است پراکنده شده است. نوار رنگینی را که از مولفههای نور تشکیل میشود، طیف مینامند.
نیوتن نظر داد که نور از ذرات بسیار ریز -دانهها- تشکیل میشود که با سرعت زیاد حرکت میکند. علاوه بر آن به نظر نیوتن نور در محیط غلیظ باسرعت بیشتری حرکت میکند. اگر نظر نیوتن در مورد سرعت نور درست میبود میبایست سرعت نور در شیشه بیشتر از هوا باشد که میدانیم درست نیست.
هویگنس در سال 1690 رسالهای در شرح نظریه موجی نور منتشر کرد. طبق اصل هویگنس حرکت نور به صورت موجی است و از چشمههای نوری به تمام جهات پخش میشود. هویگنس با به کاربردن امواج اصلی و موجکهای ثانوی قوانین بازتاب و شکست را تشریح کرد. هویگنس نظر داد که سرعت نور در محیطهای شکست دهنده کمتر از سرعت نور در هوا است که درست است.
پیروزی نظریه موجی نور
نظریه دانهای نیوتن هرچند بعضی از سئوالات را پاسخ میگفت، اما باز هم پرسشهایی وجود داشت که این نظریه نمیتوانست برای آنها جواب قانع کنندهای ارائه دهد. مثلاً چرا ذرات نور سبز از ذرات نور زرد بیشتر منحرف می شوند؟ چرا دو دسته اشعهی نور میتوانند بدون آنکه بر هم اثر بگذارند، از هم بگذرند؟
اما بر اساس نظریه موجی هویگنس، دو دسته اشعهی نورانی میتوانند بدون آنکه مزاحمتی برای هم فراهم کنند از یکدیگر بگریزند. هویگنس نمیدانست که نور موج عرضی است یا موج طولی و طول موجهای نور مرئی را نیز نمیدانست. ولی چون نور در خلاء نیز منتشر میشود، وی مجبور شد محیط یا رسانه حاملی برای انتشار این امواج در نظر بگیرد. هویگنس تصور میکرد که این امواج توسط اتر منتقل می شوند. به نظر وی اتر محیط و مایع خیلی سبکی است و همه جا، حتی میان ذرات ماده نیز وجود دارد.
نظریه هویگنس نیز بطور کامل رضایت بخش نبود، زیرا نمیتوانست توضیح دهد که چرا سایهی واضح تشکیل میشود، یا چرا امواج نور نمیتوانند مانند امواج صوت از موانع بگذرند؟
نظریهی موجی و دانهای نور بیش از یکصدسال با هم مجادله کردند، اما نظریهی دانهای نیوتن بیشتر مورد قبول واقع شده بود، زیرا از یکطرف منطقیتر بهنظر میرسید و از طرف دیگر با نام نیوتن همراه بود. با وجود این هر دو نظریه فاقد شواهد پشتوانهای قوی بودند. تا آنکه بتدریج دلایلی بر موجی بودن نور ارائه گردید .
لئونارد اویلر فکر امواج دورهای را تکمیل کرد، همچنین دلیل رنگهای گوناگون را مربوط به تفاوت طول موج آنها دانست و این گام بلندی بود. در سال 1800 ویلیام هرشل آزمایش بسیار ساده اما جالبی انجام داد. وی یک دسته اشعهی نور خورشید را از منشور عبور داد و در ماورای انتهای سرخ طیف حاصل دماسنجی نصب کرد. جیوه در دماسنج بالا رفت، بدین ترتیب هرشل تابشی را کشف کرد که به تابش زیر قرمز مشهور شد.
در همین هنگام یوهان ویلهلم ریتر انتهای دیگر طیف را کشف کرد. وی دریافت که نیترات نقره که تحت تاثیر نور آبی یا بنفش به نقرهی فلزی تجزیه و رنگ آن تیره میشود، اگر در ورای طیف، در جاییکه بنفش محو میشود، نیترات نقره قرار گیرد حتی زودتر تجزیه میشود. ریتر نوری را کشف کرد که ما اکنون آن را فوق بنفش مینامیم. بدین ترتیب هرشل و ریتر از مرزهای طیف مرئی گذشتند و در قلمروهای جدید تابش پا نهادند. در این هنگام دلایل جدیدی برای موجی بودن نور توسط یانگ و فرنل ارائه گردید.
در سال 1801 توماس یانگ دست به آزمایش بسیار مهمی زد. وی یک دسته اشعهی باریک نور را از دو سوراخ نزدیک بهم گذرانید و بر پردهای که در عقب این سوراخ نصب کرده بود تابانید. احتمال میرفت که اگر نور از ذرات تشکیل شده باشند، محل تلاقی دو دسته اشعهای که از سوراخها عبور کردهاند، بر روی پرده روشنتر از جاهای دیگر باشد. اما نتیجهای که یانگ به دست آورد چیزی دیگر بود. بر روی پرده یک گروه نوارهای روشن تشکیل شده بود که هر یک به وسیلهی یک نوار تاریک از دیگری جدا میشد. این پدیده به سهولت با نظریه موجی نور توضیح داده شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاریخ بیزانس................................................................................................ & 1
تاریخ بیزانس
امپراطوری روم شرقی یکی از بزرگترین ایجاد کنندة مشکلات برای رم غربی در قرون 3 و4 بود زیرا فرهنگ شهر نشینی در آنجا بهتر جا افتاده بود و اولین یورش هایی که به رم انجام شد ارزش های رم را بهتر نشان می دهد.
در قرن پنجم تجاوزهای متعددی که به بخش غربی امپراطوری می شد باعث فتح آن شد ولی باعث شد که بخش شرقی فقط مجبور به پرداخت باج شود. تئو دوسیوس دوم دیوار های شهر کنستانتین پل را غیر قابل نفوذ کرد و آن را از فتح شدن با توجه به حملاتی که توسط اقوام خارجی به آن تا سال 1204 می شد حفظ کرد. بخشی از امپراطوری او توسط هون ها به رهبری آتیلا مورد تهاجم واقع شده بود. تئودوسیوس به آنها طلا داد و به این وسیله آنها را داخل در تجارت کرد و به تجارت با این بربرها پرداخت. جانشین او مارسین این روش را ادامه نداد ولی توجه آتیلا به امپراطوری رم غربی جلب شد تا این که در 453 مرد.
امپراطوری او فرو پاشید و کنستانتین پل برای همیشه از تهدید های او خلاص شد و ارتباطی سودمند را با بازماندگان هون ها برقرار کرد و انها به عنوان سرباز مزدور در ارتش امپراطوری بیزانس در قرون بعدی می جنگیدند.
در این زمان حاکم واقعی کنستانتین پل جنرال اسپر بود. لئوی اول شهرا از تصرف بربرهای نیمه وحشی ایسائوری که در اطراف رم زندگی می کردند نجات داد. اسپر و پسرش آردابر در توطعه و آشوبی در سال 471 کشته شدند و به این ترتیب کنستانتین پل برای قرون متمادی از سیطره و تسلط خارجیان رهایی یافت.
لئو همچنین اولین امپراطوری بود که از طریق منصب نظامی به تاج و تخت نرسید و بر خلاف رسومات رم باستان به وسیلة اسقف اعظم کنستانتین پل این مقام به او داده شد. به مرور زمان این روش رواج پیدا کرد و در قرون وسطی تاج گذاری به وسیلة یک شخصیت مذهبی کاملا جانشین روش باستان شد
تاریخ بیزانس................................................................................................ & 3
.
هنگامی که امپراطوری رم غربی در 476 سرانجام از هم پاشید زنون در امپراطوری رم شرقی حکومت می کرد و در این هنگام یک فرماندة بربر به نام ادوآکر در رم غربی امپراطور رمولوس آگوستولوس را برکنار کرد بدون این که دست نشانده ای را جایگزین او کند.
در 468 لئوی اول تلاش کرد که دوباره آفریقا را از واندال ها پس بگیرد ولی به سختی شکست خورد که این نشان می داد که توانایی نظامی امپراطوری رم شرقی تا جه اندازه کا هش یافته است. هنگامی که امپراطوری رم غربی در حال محدود شدن به ایتالیا بود، بریتانیا به دست آنگلوساکسون ها و اسپانیا به دست ویزیگوت ها و آفریقا به دست واندال ها و فرانسه نیز به دست فرانک ها افتاد.
تلاش زنون برای احیای مجدد ایتالیا فقط به مذاکره با تئودوریک رهبر استرو گوت ها محدود شد و زنون او را به عنوان رهبر ایتالیا برگزید.
بعد از مرگ ادوآکر در 493، تئودوریک که دوران جوانی خود را در کنستانتین پل بود قدرت را در ایتالیا به دست گرفت و او نشان داد که قدرتمندترین پادشاه ژرمن در آن سال ها است اما جانشینان او بسیار از او ضعیف تر بودند و پادشاهی آن ها در ایتالیا در دهة 530 رو به ضعف رفت.
در 475 زنون با توطعه ای از سوی باسیلیکوس از سلطنت خلع شد اما بعد از بیست ماه زنون مجددا امپراطور گردید اما او مجبور بود با تهدید های ایسائوری ها به رهبری آیلو و لئونیتوس که ادعای امپراطوری داشت مقابله کند. قدرت و اهمیت ایسائوری ها در هنگامی که یک فرماندة رمی الاصل به نام آناستازیوس اول در 491 امپراطور شد به پایان رسید و به طور قطعی آنها را در 498 پس از یک جنگ طولانی شکست داد.
آناستازیوس خود را به عنوان یک رهبر و اصلاح طلب توانمند نشان داد. او سیستم ضرب سکة زمان کنستانتین اول را با به طور قطعی مشخص کردن میزان وزن سکه های
تاریخ بیزانس................................................................................................ & 4
مسی تکمیل کرد. این سکه ها در اغلب معاملات روزمره استفاده می شدند. او همچنین سیستم مالیاتی را اصلاح کرد. در زمان مرگ او خزانة دولت شامل 320000 پوند طلا می شد.
زمان حکومت ژوستی نین اول که از 527 شروع می شود دورهای است که در آن شاهد پیروزی هایی برای گسترش پادشاهی و اصلاح قلمرو روم هستیم . همچنین در قرن ششم شاهد شسروع یک سرس نزاع ها میان امپراطوری بیزانس و دشمنان سنتی آن از قبیل ایرانی ها ،اسلاو ها و بلغارها نیز هستیم .
بحران های مذهبی از قبیل سوالاتی که در مورد مسیحیت تک جوهری وجود داشت و همچنین سوالاتی که در مورد خود امپراطوری مطرح بود ژوستی نین را به این سمت برد که کنترل موثری را در این زمینه همانند دورة ژوستن انجام دهد . پیش از این ژوستی نین یک افسر اصلاح طلب در ارتش امپراطوری بود و رهبری محافظان آناستا زیوس اول را بر عهده داشت و پس از مرگ آناستا زیوس خود را امپراطوز نامید . ژوستس نسن فرزند یک روستایی اهل ایلیری کوم بود .
ژوستی نین یکی از شجاع ترین افراد زمان خود بود و در فکر احیای مجددی اعمال قدرت روم بر جهان مدیترانه بود . او سیستم اجرایی و قوانین را به کمک سر داران بر جسته ای از قبیل بیلیزاریوس و نارسس اصلاح کرد و موقتاً بخش هایی از قلمرو از دست رفتة روم را دو باره در غرب به دست آورد و بیشتر ایتالیا و شمال آفریقا و بخش کوچکی در جنوب اسپانیا را تصرف کرد .
در سال 532 ژوستی نین برای تأ مین امنیت مرزهای شرقی امپراطوری پیمان صلحی ابدی با پادشاه امپراطوری ایران ، خسرو اول ساسانی امضاء کرد . هر چند که باید سالیانه مبلغی طلا به عنوان باج می پرداخت .
فتوحات ژوستس نین در غرب از 533 آغاز شد . هنگامی که بیلیزاریوس برای گرفتی قلمرو امپراطوری در شمال آفریقا با نیروی کوچکی در حدود 18000هزار نفر که بیشتر
تاریخ بیزانس................................................................................................ & 4
سربازان مزدور بود فرستاده شده بود . این توسعه طلبی ممکن بود به شکست انجامد و این تلاش تازه نیاز به موفقیت داشت و از طرفی پادشاه واندال ها در کارتاژ نیروی لازم را نداشت و حمایت نشد و این به بیلیزاریوس کمک کرد.
واندال ها پس از دو در گیری تسلیم شدند و بیلیزاریوس به کنستانتین پل برگشت در حالی که آخرین پادشاه واندال ها گلمیر زندانی او بود و جشن پیروزی برگزار کرد. به هر حال ممکن بود فتح شمال آفریقا تثبیتش چند سالی بیشتر به طول انجامد اگر قبایل محلی مستقل تا 548 تسلیم و مطیع نمی شدند.
در 535 ژوستی نین عملیات جنگی بلندپروازانه اش را برای فتح مجدد ایتالیا ادامه داد که در آن زمان تحت تسلط استروگوت ها بود.
او ارتشش را از راه خشکی به دالماتیه اعزام کرد و سپس به وسیلة کشتی نیرو های او تحت فرماندهی بیلیزاریوس در سیسیل پیاده شدند و ایسلند را نیز بدون مشکل زیادی فتح کردند. پیشروی در ایتالیا ابتدا با پیروزی همراه بود و شهر های بزرگی از قبیل ناپل، رم و همچنین پایتخت آن راونا یکی پس از دیگری فتح شدند.
گوت ها ظاهراً شکست خوردند. بیلیزاریوس در541 از سوی ژوستی نین فراخوانده شد و او پادشاه استروگوت ها را به عنوان زندانی در بند به کنستانتین پل با خود برد. به هر حال استروگوت ها و حمایت کنندگان آن ها به زودی تحت رهبری یک فرد توانمند به نام توتیلا به هم دوباره پیوستند.
از جنگ با گوت ها که محاصره های خسته کننده و نزاع و عقب نشینی بود و بتعث تحلیل رفتن بیشتر منابع مالی ایتالیا و بیزانس شده بود فقر برای حومة شهرها به وجود آمد.
بیلیزاریوس از سوی ژوستی نین فرخوانده شد چون نسبت به فرماندهی بیلیزاریوس اعتمادش را از دست داده بود و به نظر می رسید در این موقعیت حساس بیزانس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
تاریخ بعثت
درباره تاریخ بعثت رسول خدا(ص)در روایات و احادیثشیعه و اهل سنت اختلاف است و مشهور میان علماء ودانشمندان شیعه آن است که بعثت آنحضرت در بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل بوده،چنانچه مشهور میان علماءو محدثین اهل سنت آن است که این ماجرا در ماهمبارک رمضان آن سال انجام شده که در شب و روز آن نیزاختلاف دارند،که برخى هفده رمضان و برخى هیجدهم و جمعى نیز تاریخ آنرا بیست و چهارم آن ماه دانستهاند. (1) و البته در پارهاى از روایات شیعه نیز بعثت رسول خدا(ص)درماه رمضان ذکر شده مانند روایت عیون الاخبار صدوق(ره)کهمتن آن اینگونه است که:
وقتى شخصى به نام فضل از امام رضا علیه السلام مىپرسدکه چرا روزه فقط در ماه مبارک رمضان فرض شد و در سایرماهها فرض نشد؟امام علیه السلام در پاسخ او فرمود:
لان شهر رمضان هو الشهر الذى انزل الله تعالى فیه القرآن...
تا آنجا که میفرماید:«...و فیه نبى محمد صلى الله علیه و آله»-یعنى بدانجهت که ماه رمضان همان ماهى است که خداىتعالى قرآن را در آن نازل فرمود...و همان ماهى است کهمحمد(ص)در آن به نبوت برانگیخته شد... (2) که چون مخالف با روایات دیگر شیعه در اینباره بوده است.
مرحوم مجلسى احتمال تقیه در آن داده،و یا فرموده که باید حمل بر برخىمعانى دیگرى جز معناى بعثت اصطلاحى شود،زیراتاریخ بیست و هفتم ماه رجب بنظر آن مرحوم نزد علماى امامیهمورد اتفاق و اجماع بوده و گفته است:«...و علیه اتفاقالامامیة».
و اما نزد محدثین و علماى اهل سنت همانگونه که گفته شدمشهور همان ماه رمضان است (3) ،اگر چه در شب و روز آناختلاف دارند،و در برابر آن نیز برخى از ایشان دوازدهم ماهربیع الاول و یا دهم آن ماه،و برخى نیز مانند شیعهبیست و هفتم رجب را تاریخ بعثت دانستهاند. (4) و بدین ترتیباقوال درباره تاریخ ولادت آنحضرت بدین شرح است:
1-بیست و هفتم ماه رجب و این قول مشهور و یا مورد اتفاقعلماى شیعه و برخى از اهل سنت است (5) .
2-ماه رمضان(17 یا 18 یا 24 آن ماه)و این قول نیز مشهور نزدعامه و اهل سنت است (6) .
3-ماه ربیع الاول(دهم و یا دوازدهم آن ماه)و این قول نیز ازبرخى از اهل سنت نقل شده (7) .
و اما مدرک این اقوال:مدرک شیعیان در این تاریخ یعنى 27 رجب،روایاتى استکه از اهل بیت عصمت و طهارت رسیده مانند روایاتى که در کتاب شریف کافى از امام صادق علیه السلام و فرزند بزرگوارشحضرت موسى بن جعفر علیه السلام روایتشده،و نیز روایتى کهدر امالى شیخ(ره)از امام صادق علیه السلام نقل شده است (8) و از آنجا که«اهل البیت ادرى بما فى البیت»گفتار اینبزرگواران براى ما معتبرتر از امثال عبید بن عمیر و دیگران است.
و اما اهل سنت که عموما ماه رمضان را تاریخ بعثتدانستهاند مدرک آنها در این گفتار اجتهادى است که از چند نظرمخدوش و مورد مناقشه است،و آن اجتهاد این است که فکرکردهاند بعثت رسولخدا توام با نزول قرآن
2
تاریخ بعثت
درباره تاریخ بعثت رسول خدا(ص)در روایات و احادیثشیعه و اهل سنت اختلاف است و مشهور میان علماء ودانشمندان شیعه آن است که بعثت آنحضرت در بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل بوده،چنانچه مشهور میان علماءو محدثین اهل سنت آن است که این ماجرا در ماهمبارک رمضان آن سال انجام شده که در شب و روز آن نیزاختلاف دارند،که برخى هفده رمضان و برخى هیجدهم و جمعى نیز تاریخ آنرا بیست و چهارم آن ماه دانستهاند. (1) و البته در پارهاى از روایات شیعه نیز بعثت رسول خدا(ص)درماه رمضان ذکر شده مانند روایت عیون الاخبار صدوق(ره)کهمتن آن اینگونه است که:
وقتى شخصى به نام فضل از امام رضا علیه السلام مىپرسدکه چرا روزه فقط در ماه مبارک رمضان فرض شد و در سایرماهها فرض نشد؟امام علیه السلام در پاسخ او فرمود:
لان شهر رمضان هو الشهر الذى انزل الله تعالى فیه القرآن...
تا آنجا که میفرماید:«...و فیه نبى محمد صلى الله علیه و آله»-یعنى بدانجهت که ماه رمضان همان ماهى است که خداىتعالى قرآن را در آن نازل فرمود...و همان ماهى است کهمحمد(ص)در آن به نبوت برانگیخته شد... (2) که چون مخالف با روایات دیگر شیعه در اینباره بوده است.
مرحوم مجلسى احتمال تقیه در آن داده،و یا فرموده که باید حمل بر برخىمعانى دیگرى جز معناى بعثت اصطلاحى شود،زیراتاریخ بیست و هفتم ماه رجب بنظر آن مرحوم نزد علماى امامیهمورد اتفاق و اجماع بوده و گفته است:«...و علیه اتفاقالامامیة».
و اما نزد محدثین و علماى اهل سنت همانگونه که گفته شدمشهور همان ماه رمضان است (3) ،اگر چه در شب و روز آناختلاف دارند،و در برابر آن نیز برخى از ایشان دوازدهم ماهربیع الاول و یا دهم آن ماه،و برخى نیز مانند شیعهبیست و هفتم رجب را تاریخ بعثت دانستهاند. (4) و بدین ترتیباقوال درباره تاریخ ولادت آنحضرت بدین شرح است:
1-بیست و هفتم ماه رجب و این قول مشهور و یا مورد اتفاقعلماى شیعه و برخى از اهل سنت است (5) .
2-ماه رمضان(17 یا 18 یا 24 آن ماه)و این قول نیز مشهور نزدعامه و اهل سنت است (6) .
3-ماه ربیع الاول(دهم و یا دوازدهم آن ماه)و این قول نیز ازبرخى از اهل سنت نقل شده (7) .
و اما مدرک این اقوال:مدرک شیعیان در این تاریخ یعنى 27 رجب،روایاتى استکه از اهل بیت عصمت و طهارت رسیده مانند روایاتى که در کتاب شریف کافى از امام صادق علیه السلام و فرزند بزرگوارشحضرت موسى بن جعفر علیه السلام روایتشده،و نیز روایتى کهدر امالى شیخ(ره)از امام صادق علیه السلام نقل شده است (8) و از آنجا که«اهل البیت ادرى بما فى البیت»گفتار اینبزرگواران براى ما معتبرتر از امثال عبید بن عمیر و دیگران است.
و اما اهل سنت که عموما ماه رمضان را تاریخ بعثتدانستهاند مدرک آنها در این گفتار اجتهادى است که از چند نظرمخدوش و مورد مناقشه است،و آن اجتهاد این است که فکرکردهاند بعثت رسولخدا توام با نزول قرآن
2
بوده،و نزول قرآن نیزطبق آیه کریمه:شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن... (9) در ماهمبارک رمضان انجام شده،و با این دو مقدمه نتیجهگیرى کردهو گفتهاند: بعثت رسولخدا در ماه رمضان بوده است،در صورتیکههر دو مقدمه و نتیجهگیرى مورد خدشه است زیرا:
اولا-این گونه آیات که با لفظ«انزال»آمده بگفته اهلتفسیر و لغت مربوط به نزول دفعى قرآن کریم است-چنانچه مقتضاى لغوى آن نیز همین است-نه نزول تدریجى آن،و دراینکه نزول دفعى آن به چه صورتى بوده و معناى آن چیست.
اقوال بسیارى وجود دارد که نقل و تحقیق در اینباره از بحثتاریخى ما خارج است.و قول مشهور آن است که ربطى بهمسئله بعثت رسولخدا(ص)که بگفته خود آنها بیشتر از چند آیهمعدود بر پیغمبر اکرم نازل نشد ندارد،و مربوط استبه نزولدفعى قرآن بر بیت المعمور و یا آسمان دنیا-چنانچه سیوطى ودیگران در ضمن چند حدیث در کتاب در المنثور و اتقان از ابنعباس نقل کردهاند-و عبارت یکى از آن روایات که سیوطىآنرا در در المنثور در ذیل همین آیه از ابن عباس روایت کردهاینگونه است که گفته است:
«شهر رمضان و اللیلة المبارکة و لیلة القدر فان لیلة القدر هىاللیلة المبارکة و هى فى رمضان،نزل القرآن جملة واحدة منالذکر الى البیت المعمور،و هو موقع النجوم فى السماء الدنیا،حیث وقع القرآن،ثم نزل على محمد (ص)بعد ذلکفى الامر و النهى و فى الحروب رسلا رسلا» (10) .
یعنى ماه رمضان و شب مبارک و شب قدر که شب قدرهمان شب مبارک است که در ماه رمضان است و قرآن در آنشب یکجا از مقام ذکر به بیت المعمور یعنى محل وقوعستارگان در آسمان دنیا نازل شد و سپس تدریجا پس از آندر مورد امر و نهى و جنگها بر محمد(ص)فرود آمد.
و به این مضمون حدود ده روایت از او نقل شده است.
و متن روایت دیگرى که از طریق ضحاک از ابن عباسروایت کرده چنین است:
نزل القرآن جملة واحده من عند الله من اللوح المحفوظ الىالسفرة الکرام الکاتبین فى السماء الدنیا فنجمه السفرة علىجبرئیل عشرین لیلة،و نجمه جبرئیل على النبى عشرینسنة» (11) .
یعنى قرآن یکجا از نزد خداى تعالى از لوح محفوظ بهسفیران(فرشتگان)گرامى و نویسندگان آن در آسمان دنیانازل گردید و آن سفیران در بیستشب تدریجا آنرا برجبرئیل نازل کردند،و جبرئیل نیز در بیستسال آنرا بررسول خدا نازل کرد.
این درباره اصل نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و شب قدر.
و ثانیا-در مورد قسمت دوم استدلال ایشان که نزول قرآن راتوام با بعثت رسولخدا(ص)دانستهاند.آن نیز مخالف با گفتار خودشان بوده و مخدوش است،زیرا عموم مورخین و محدثین اهلسنت معتقدند که نبوت و بعثت رسولخدا در آغاز بصورت رؤیا ودر عالم خواب بوده و پس از گذشت مدتها که برخى آنرا ششماه و برخى سه سال و برخى کمتر و بیشتر دانستهاند در عالمبیدارى به آنحضرت وحى شد و جبرئیل
3
بر آن بزرگوار نازل گردیدو قرآن را آورد.
و این جزء نخستین حدیثهاى صحیح بخارى است که ازعایشه نقل کرده که گوید:
اول ما بدىء به رسول الله(ص)من الوحى الرؤیا الصادقهفى النوم و کان لا یرى رویا الا جاءت مثل فلق الصبح،ثمحبب الیه الخلاء فکان یخلو بغار حراء فیتحنث فیه اللیالىذوات العدد قبل ان ینزع الى اهله و یتزود لذلک،ثم یرجعالى خدیجه فیتزود لمثلها،حتى جائه الحق و هو فى غارحراء،فجاءه الملک فقال:اقرا...
و البته ما در آینده روى این حدیث و ترجمه آن مشروحا بحثخواهیم کرد،و این مطلب را تذکر خواهیم داد که در این حدیثجاى این سئوال هست که آیا عایشه این حدیث را از چه کسىنقل کرده و آیا گوینده حدیث رسولخدا(ص)بوده یا دیگرى،زیرا خود عایشه که در هنگام نبوت رسولخدا(ص)هنوز بدنیانیامده بود و قاعدتا این روایت را از دیگرى نقل کرده است،ولى در اینجا از او نام نبرده...!
مگر اینکه بگویند:این اجتهاد و نظریه خود ایشان بوده کهدر اینباره اظهار کردهاند که در اینصورت این روایتخود عایشهاست و نظریه او است که در اینباره اظهار داشته و از باب حجیتروایتخارج شده و مانند نظرات دیگر میشود که لابد براىامثال بخارى که کتاب خود را با امثال آن افتتاح و آغاز کردهحجیت داشته...و بهر صورت پاسخ این سئوال را باید آنهابدهند!
ولى این مطلب بخوبى از این حدیث معلوم میشود که میاننزول وحى بر رسول خدا و نزول قرآن فاصله زیادى وجود داشته وتوام با یکدیگر نبوده و در نهایه ابن اثیر در ماده«جزء»در ذیلحدیث«الرؤیا الصالحة جزء من سبعین جزء من النبوة» (12) آمده است که گوید:
«و کان فى اول الامر یرى الوحى فى المنام و دام کذلک نصفسنة،ثم راى الملک فى الیقظة». (13)
و نظیر این گفتار را سیوطى در کتاب اتقان ذکر کرده (14) .
و بلکه برخى از ایشان فاصله میان بعثت رسولخدا(ص)ونزول قرآن را چنانچه گفتیم سه سال دانسته و به این مطلبتصریح کردهاند،که یکى از آنها روایت زیر است که ابن کثیرآنرا صحیح و معتبر دانسته و آن روایت امام احمد بن حنبل استکه بسند خود از شعبى روایت کرده که گوید:
«ان رسول الله(ص)نزلت علیه النبوة و هو ابن اربعین سنة،فقرن بنبوته اسرافیل ثلاث سنین،فکان یعلمه الکلمة و الشىءو لم ینزل القرآن،فلما مضت ثلاث سنین قرن بنبوته جبرئیل،فنزل القرآن على لسانه عشرین سنة،عشرا بمکة و عشرابالمدینة،فمات و هو ابن ثلاث و ستین سنة» (15) .
و نظیر همین گفتار از دیگران نیز نقل شده (16) .
و البته ما اکنون در مقام بحث کیفیت نزول قرآن کریم ونزول دفعى و تدریجى و تاریخ نزول و بحثهاى دیگرى که مربوطبه نزول قرآن است نیستیم،و اساسا آن بحثها از بحث تاریخى ماخارج است،و مرحوم علامه طباطبائى و دیگران در اینبارهتحقیق و قلمفرسائى کردهاند که میتوانید به کتاب المیزان وکتابهاى دیگر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
عنوان تحقیق
« اصطلاحات دیوانی و مشاغل درباری در تاریخ بیهقی »
اصطلاحات دیوانی:
دیوان رسالت
دیوان اسنیفاء
دیوان خلیفت
دیوان عرض
دیوان وزارت
دیوان وکالت
دیوان مملکت و حساب
دیوان نکت
دیوان برید
دیوان قضا
دیوان مظالم – از دو دیوان اخیر بصورت مجلس قضا و مظالم یاد شده است .
دیوان برید: دیوان برید از دیوانهای مهم بشمار می رفت و اموری که مربوط به حمل نامه ها و نقل پیامها و ارسال اخبار مملکت بود به وسیله این دیوان انجام می شده و در منابع اسلامی گاهی از آن تعبیر به (دیوان الخبر و البرید ) می کردند .
2
اصطلاحاتی که بیهقی در باب این دیوان یاد کرده عبارت است از :
صاحب برید.
نایب برید.
اسکدار .
خریطه.
مجمّز .
(این دو اصطلاحات (5-4)نمی تواند ،جزء مقامات دیوانی باشد )
پیک (در عربی بصورت فیج بکار رفته است )
جمع آن فیوج آمده است .
قاصد مسرع .
دیوان عرض : مقصود دیوان عرض سیاه یا عرض لشکر است ، اصطلاح عرض کردن لشکر و دیوان، عرض سپاه در شاهنامه است:
همه لشکر رومیان عرض کن هرآنکس که هستند نو یا کهن
شاهنامه ، چاپ بروخیم
بدو داد دیوان عرض سیاه بفرمود تا پیش درگاه شاه
دیوان عرض
نایب دیوان عرض
4
عارض
سپاه سالار
سرهنگ ، سرهنگ به کسی گفته می شده که بر سواران ریاست می کرده است .
فرخی :
زبی دلی و زبی دانشی به لشکر خویش
هم از پیاده هراسان بود هماز سرهنگ
6- سواران جریده ، به معنی گروهی از سواران که برای جنگ با دشمن جدا کرده شده باشد.
7-یکسوار گان ، احتمال دارد به معنی سوارانی باشد که به تنهایی حرکت می کنند .
سپاه ، لشکر دارای اجزایی بدین ترتیب بوده است : (مقدمه ،ساقه ،قلب، میمنه،میسره، جناحها ،مایه دار) . منوچهری گوید:
تو به قلب لشکر اندر خون اِنگوران به دست ساقیان در میسره ، خنیاگران در میمنه
طلایع
کردوش
دیوان استیفا ء : در دیوان استیفاء، امور مالی حل وفصل می شده وگاهی صاحب دیوان به معنی مطلق به صاحب دیوان استیفاء ،اطلاق می شده و نیز از او به (دفتردار ) نیز تعبیر می شده است .
4
مستوفی ( به کسی که عهده دار دیوان استیفاء بوده اطلاق می شده است ).
مستخرج (کسی بوده که بحساب اموال رسیدگی می کرده )
تسبیب، عبارت است از اینکه کسی را بر مالی متعذّر الوصول حواله کند تا صاحب حواله با عامل کمک کند و شکی نیست که در این موارد زور و شکنجه به کار می رفته است . کسی که تسبیب برای او انجام می شده (مسبّب) می گفتند.
قوامی رازی گوید:
مسبّب از توبه چوب و شکنجه بستاند هرآنچه جمع می کنی سالهابه رنج وعذاب
از آن مسبّب اسباب تو همی ببرد که راست می نروی با مسبّب الاسباب
مستحثّ ، به معنی وصول کننده مالیات است.
بیستگانی ، مواجبی بوده است که چهار بار در سال به لشکریان می دادند .
فرخی می گوید :
سپاهی است او را که از دخل گیتی به سختی توان دادشان بیستگانی